شفقنا زندگی- یک استاد دانشگاه معتقد است: باید شرایط ازدواج موفق را فراهم کرد؛ طلاق نه با شعار کاهش می یابد و نه با وام و موعظه بلکه باید ریشه های آن را شناخت.
دکتر علیرضا آقایوسفی در گفت وگو با شفقنا زندگی، به بیان ریشه های روانشناختی افزایش تجرَد نزد جوانان پرداخت و اظهار داشت: به نظر می رسد سه عامل بیکاری و ناتوانی از استقلال مالی، ترس از شکست در زندگی به دلیل عدم آشنایی با مهارت همسریابی و افزایش توقعات از ازدواج سبب افزایش دوران تجرد می شود.
او تصریح کرد: در اوج سنین نوجوانی، میل به ازدواج به حداکثر خود می رسد اما با افزایش سن و ورود به جوانی، فرد متوجه می شود که ازدواج نیازمند یک استقلال مالی است. پسران به این استقلال مالی نیاز بیشتری دارند ولی در هر حال دختران نیز برای امنیت روانی نسبت به آینده و مانند آن نیازمند کمینه ای از درآمد هستند.
عضو شورای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران با بیان این مطلب که سومین عامل کاملا پرورشی است، اظهار کرد: توقع بالا از ازدواج و نگرشی سیندرلاگونه که رویاپردازانه است سبب می شود انتظارات دختر و پسر از ازدواج بسیار بالا باشد. آنها همانند دختران و پسران فیلمها و سریالها علاقمند به برگزاری یک مراسم با شکوه و داشتن منزل و خودروی گران قیمت هستند و کمتر از آن را یک سرشکستگی بزرگ می دانند.
او یادآور شد: مجموعه این سه عامل میل به ازدواج را در مسین بالاتر کمتر می کند. پس از ۳۵ سالگی تهور در انتخاب همسر جای خود را به احتیاط فزاینده و ترسها و البته دشواری در تغییر برای نزدیک شدن به همسر می دهد. پسر یا دختر دیگر از این که با کسی متفاوت با خود ازدواج کند ذوق زده نمی شود و برعکس نگران خواهد بود.
آقایوسفی در مورد عوامل و مولفه های ازدواج موفق گفت: چنانکه در کتاب مهارت های زناشویی نوشته ام، ازدواج موفق نیازمند چندین عامل است: نخست بلوغ، آن هم نه فقط جسمانی که باید اجتماعی عاطفی و اقتصادی هم باشد یعنی فرد بتواند روابط اجتماعی مناسب داشته و آداب زندگی در جمع را رعایت کند. شخصیت پخته و مستقلی داشته و بتواند اهداف زندگی را با همسرش تدوین و پیگیری کند.
او ادامه داد: همچنین سطح اقتصادی – اجتماعی و فرهنگ دو نفر باید به هم نزدیک باشد تا بتوانند درک متقابلی از دیکدیگر به دست بیاورند. از نظر شناختی باید به تحولی رسیده باشند که بتوانند دنیا را از دید دیگران ببینند و نه این که فقط از زاویه دید خود به دنیا نگاه کنند.
این استاد دانشگاه ویژگی های شخصیتی نزدیک به یکدیگر را از دیگر مولفه های یک ازدواج موفق برشمرد و افزود: برخی ویژگیها باید معکوس (مثل تسلط طلبی) و برخی باید شبیه باشند (مانند برونگرایی یا درونگرایی). همچنین باید مهارت انتخاب همسر را آموخته باشند و معیارهای واقع بینانه ای را با مهارتی درست به کار گیرند. انتخاب بر پایه درآمد همسر، جذابیت ظاهری، برخورد جذاب اجتاعی و مانند آن نمی تواند ازدواج موفق را همراه داشته باشد.
او در مورد دلایل عدم تبیین درست ازدواج موفق توسط نهادهای فرهنگی اظهار داشت: چون نهادهایی فرهنگی ما با واقعیات اجتماعی فاصله دارند، یا الگویی ارائه می دهند که دو جوان بدون هیچ مراسمی با اتوبوس به یک سفر زیارتی می روند و یا الگویی از ازدواج ارائه می کنند که مراسم به شدت گران قیمتی برگزار می کنند.
ریشه های روانی طلاق در جامعه
آقایوسفی در بخش دیگری از این گفتگو به بیان ریشه های روانی طلاق در جامعه پرداخت و گفت: طلاق در ایران در درجه نخست به عدم کفویت شخصیتی زن و شوهر در آغاز ازدواج و سپس به انتظارات و توقعات غیرواقع بینانه از همسر و زندگی، ناآشنایی با مهارتهای همسر داری، عدم بلوغ روانشناختی در آغاز ازدواج، اعتیاد و بیکاری باز می گردد.
او با بیان اینکه تا زمانی که شرایط یک ازدواج موفق فراهم نباشد و دختر و پسر انتخاب درستی نداشته باشند طلاق هم خواهد بود، به وجود طلاق حتی در جوامع مسیحی هم اشاره کرد و بیان داشت: در جوامع مسیحی که طلاق به مراتب مذمت شده تر از اسلام است هم حتی در بین مومنان مسیحی وجود دارد. نمی توان انتظار داشت که زوجین در عسر و حرج باشند و بتوانند به زندگیشان ادامه دهند.
این دانشیار روانشناسی تاکید کرد: باید شرایط ازدواج موفق را فراهم کرد؛ طلاق نه با شعار کاهش می یابد و نه با وام و موعظه بلکه باید ریشه های آن را شناخت و طی یک مهندسی فرهنگی، رسانه ها را واداشت تا از الگوهای غیرواقع بینانه فاصله بگیرند و در بخش اقتصادی هم باید شغل ایجاد کرد.
او بر انجام مشاوره های قبل از ازدواج هم تاکید کرد و گفت: در مشاوره قبل از ازدواج، روانشناس به عنوان یک متخصص، نخست پختگی روانی و بلوغ اجتماعی دو طرف را برآورد می کند سپس سطوح فرهنگ، اقتصاد، پایبندی مذهبی و نگرش سیاسی را ارزیابی و در وهله بعد برآوردی از ویژگیهای شخصیتی زوج به دست می آورد و آنگاه به پیش بینی ازدواج آنها در چهار سطح دست می زند.
۴ نوع ازدواج
آقایوسفی ازدواج را براساس نگرش روانشناسانه و روانشناختی به چهار نوع تقسیم کرد و اظهار داشت: اول: ازدواج پرخطر یعنی ازدواجی که به احتمال بسیار در ۵ سال اول زندگی به جدایی منجر می شود. دوم: ازدواج با خطر متوسط بالا یعنی ازدواجی که ۱۰ یا ۲۰ سال دیگر به احتمال زیاد به جدایی منجر خواهد شد. سوم: ازدواج با خطر متوسط پایین، مقصود ازدواجی که به احتمال زیاد تا پایان عمر با مشاجر همراه خواهد بود و چهارم: ازدواج با خطر پایین که یک ازدواج معمولی و با احتمال طلاق بسیار کمتر خواهد بود.
او خاطرنشان کرد: در فرایند مشاوره قبل از ازدواج می توان موضوع، نوع و شدت مشاجرات زن و شوهر را نیز پیش بینی کرد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: این راهکارها می توانند طلاق را در جامعه کاهش دهند در غیر این صورت محدود کردن حکم طلاق در محاکم پیامدهای خطرناکتری همچون روابط خارج زناشویی، پرخاشگریهای خطرناک و مانند آن به همراه داشته باشد.
انتهای پیام