شفقنا زندگی- الیزا ذوالقدر: در مورد سبک زندگی در شهرهای ایران و از جمله شهر تهران سخن های زیادی گفته می شود. سنت گرایان آن را به گونه ای می بینند و نوگرایان به دیدی دیگر. تهران با همه هنجارهای جدید و قدیمش امروز پیشگام تغییراتی است که کم کم همه جای کشور را فرا می گیرد. تغییراتی ظاهرا گریزناپذیر که محصول تمام سیاست های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در سال های اخیر است. برای بررسی این تغییرات و دگردیسی به سراغ دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه رفتیم.
متن گفتگوی خبرنگار شفقنا زندگی با دکتر قرایی مقدم در پی می آید:
*چند وقتی است که سبک زندگی تهرانی ها مورد توجه و شاید مورد شماتت افراد و گروه هایی در جامعه قرار گرفته است. سبک زندگی ای که در امور روزمره بیشتر به مدرنیسم گرایش دارد و با برخی نمادها و نشانه ها تا حدودی خود را از سایر مناطق جدا کرده است. آیا چنین برداشتی از نوع زندگی تهرانی ها درست است؟
امان الله قرایی مقدم: مسلما سبک زندگی در تهران با سایر شهرهای کشور متفاوت است. همانطور که سبک های زندگی در مناطق مختلف تهران با یکدیگر متفاوت است. اصولا سبک زندگی بیشتر طبقاتی و قشری است و با نوآوری ها و تغییرات تکنولوژیک و صنعتی تغییر می کند. سبک زندگی موضوعی است که خود جامعه آن را انتخاب می کند و با قانون و بخشنامه تعیین نمی شود. به طور کلی هر برهه ای از تاریخ نوع خاصی از زندگی را طلب می کند. اگر این تغییرات نبود انسان همچنان مانند حیوانات وحشی زندگی می کرد. البته شاید در ادوار گذشته این تغییرات در طول سالیان بیشتری انجام می شد اما در حال حاضر تغییر سبک زندگی به حدود ۱۰ سال رسیده است و این تغییر همان چیزی است که از آن به عنوان شکاف و تفاوت نسلی یاد می کنیم.
*چه موضوعاتی بر تعیین سبک زندگی اثرگذار است؟
قرایی مقدم: سبک زندگی را تکنولوژی، ابداعات، اختراعات، نوخواهی و نوگرایی تعیین می کند نه حرف و حدیث و دستور و قانون. دوچرخه و ماشین دودی، چرخ خیاطی، یخچال ، گاز و برق هر کدام به نوبه خود به نوعی سبک زندگی مردم را در دروه های مختلف تغییر داده است. در روزگار فعلی هم رادیو، تلویزیون و ماهواره ها سبک زندگی را تعیین می کنند. حتی آپارتمان نشینی هم بر سبک زندگی مردم تاثیرگذار است. بنابراین نمی توان انتظار داشت که با نصیحت و حرف و حدیث سبک زندگی تغییر کند.امروز با پیشرفت تکنولوژی حتی جوانان روستایی هم دنبال آخرین مد هستند.
*اما به نظر نمی رسد این تغییرات چندان با فرهنگ و باورهای دینی جامعه همخوانی داشته باشد. این تعارض را چگونه می توان هضم کرد؟
قرایی مقدم: مسلما از دیدگاه سنتی این تغییرات بد است و سنت گرایان از آن با تعابیر مختلف نام می برند. هر چیز نویی که به جامعه وارد می شود ابتدا با سلف خود به مبارزه برمی خیزد و سعی در از بین بردن آن دارد. وقتی ساندویچ و فست فود به زندگی مردم وارد می شود دیگر نمی توان با قیمه جلوی آن را گرفت زیرا کارایی ساندویچ در زندگی صنعتی امروزی بیشتر است. آنچه که از آن به ولنگاری فرهنگی تعبیر می شود یک واقیعت گریزناپذیر است. ولنگاری فرهنگی در همه جوامع صورت گرفته و نمی توان جلوی آن را گرفت اما می توان سرعت پیشرفت آن را کم کرد.همان طور که در ژاپن و کره این کار انجام شد.
*این کار چگونه امکان پذیر است؟
قرایی مقدم: تغییر سرعت ولنگاری فرهنگی تنها با ارزش نهادن به بافت سنتی و مولفه های فرهنگ سنتی امکان پذیر است. وقتی به موسیقی سنتی ارزش بنهیم موسیقی رپ و سایر موسیقی های غربی نمی تواند آن را از بین ببرد. وقتی به شعرای خود اهمیت بدهیم اشعارمبتذل نمی تواند آنها را کنار بزند. بسیاری از این مثال ها می توان زد که در مجموع فرهنگ سنتی ما را تشکیل می دهد. همه این ابعاد برای مقابله با آنچه از دنیای مدرن به جامعه وارد می شود باید تقویت شود. تنها در این صورت است که می توان سرعت از بین رفتن فرهنگ و سنت ها کاهش داد. اما به طور مثال وقتی اجازه برگزاری به افرادی مانند کیهان کلهر و شهرام ناظری که نمادهای موسیقی سنتی ما هستند داده نمی شود نمی توان انتظار داشت که موسیقی سنتی در برابر موسیقی پاپ و رپ مقاومت کند. باید این تغییرات را ببپذیریم اما برای کند کردن روند آن، باورها و سنن خود را تقویت کنیم. این کار هم باید با برنامه ریزی و از آموزش و پرورش شروع شود. جهان در حال تغییر است و این تغییرات خواه و ناخواه به جامعه ما هم سرایت می کند. بر اساس تئوری “ادورارد تایلود” صنعت معلم است اما می توان با برنامه ریزی صحیح و از طریق آموزش و پرورش، مطبوعات و خانواده ها این باور را در نسل جوان تقویت کرد که سنتها مهم است و باید به آن توجه شود. وقتی که گیتار در دست پسر جوان من قرار گرفت موی دم اسبی هم به دنبالش می آید. بر اساس تئوری تز و آنتی تز هر جامعه ای ارزش هایی دارد که ممکن است مناسب یا نامناسب باشند. به طور مثال در جامعه ما اگر چلو خورش را یک هنجار سنتی در نظر بگیریم وقتی یک هنجا نو یا تز مانند ساندوریچ یا پیتزا از بیرون وارد جامعه می شود ابتدا با آن آنتی تز یا هنجار سنتی به مبارزه بر می خیزد. بنابراین اگر این آنتی تز قدرت کافی برای مقابله نداشته باشد محکوم به شکست و از بین رفتن است. اما اگر تقویت شده باشد می تواند در برابر تز مقاومت کند و سرعت فراگیری آن را کم نماید. اما ما ابتدا اجازه می دهیم تز وارد جامعه شود و بعد به فکر تقویت آنتی تز می افتیم. دقیقا همان رفتاری که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای جایگزینی کلمات می بینیم که وقتی کلمه ای در زبان مردم جای باز کرد به فکر جایگزین کردن آن می افتیم.در جامعه نیز وقتی ارزش های نامناسب وارد شد و جای خود را باز کرد به فکر می افتیم. در حالی که این ارزش های نامناسب باعث فروریختگی فرهنگی جامعه می شود و به همین دلیل است که هر روز شاهد افزایش آسیب های اجتماعی مانند خودکشی، رابطه نامشروع، اعتیاد، خیانت و طلاق هستیم.
*شما به تقویت ارزش های سنتی برای مقابله با هنجارهای جدید اشاره کردید. اما به نظر می رسد در حال حاضر جامعه سنتی در حال انطباق خود با هنجارهای جدید است. این موضوع تا چه حد صحیح است؟
قرایی مقدم: به هر حال جامعه مانند کارخانه است و هر کارخانه ای هم فاضلاب دارد. بسیاری از هنجارهای جدید در هر حال خود را به جامعه ما تحمیل کرده اند وبخش زیادی هم این تغییرات را پذیرفته اند. آنها هم نمی توانند تغییرات را بپذیرند حذف می شوند. این درست است که جامعه سنتی در حال انطباق خود با ارزش های جدید است و در هر جایی هم که نفوذ تکنولوژی بیشتر باشد هنجارهای جدید سریعتر جای خود را باز می کند. به همین دلیل است که سبک زندگی مردم تهران با سایر شهرها متفاوت است و زودتر هنجارهای جدید را پذیرفته اند. زیرا میزان برخورد آنها با تکنولوژی ها و فناوری های روز بیشتر است. این قاعده بازی است و نمی توان ان را به هم زد.
*اما در این گذار عده ای آسیب می بینند. این آسیب ها را چگونه باید ترمیم کرد؟
قرایی مقدم: این برخوردها را نمی توان به عنوان آسیب بررسی کرد. بسیاری از افرادی که سعی در عوض کردن جامعه خود و مقابله با هنجارهای سنتی داشتند با آسیب هایی مواجه شدند. شاید در همین دوران جدید استاد مطهری یکی از نمونه ها بارز این موضوع باشد که با افکار و باورهای جدید خود بارها مورد شماتت سنت گرایان قرار گرفت اما در نهایت این تغییرات گریزناپذیر است و راه خود را در زیر پوست جامعه باز می کند. البته ممکن است برخی برخوردها باعث عنادورزی و لج بازی هایی در بین مردم و به ویژه جوانان شود که لازم است برنامه ریزان فرهنگی با دید بازتری با آن این موضوع برخورد کنند. لازم است عطوفت و مهربانی که در فرهنگ دینی ما بر آن تاکید شده در تمام برنامه ریز های فرهنگی مورد توجه قرار گیرد تا جوان نوگرا و نوخواه بهتر بتواند سنت های جامعه را بشناسد و با دید بازتری هنجارهای جدید را بر زندگی خود حاکم کند.
انتهای پیام