شفقنا زندگی- درسگفتاری از مصطفی دلشاد تهرانی درباره ضرورت و اهمیت شناخت انسان در تربیت: شناخت انسان در نظام تربیت، بحثى مبنایى است، زیرا موضوع تربیت، انسان است و بدون دریافتى درست از انسان و جامعیتاش، و نیز بدون شناخت استعدادهاى شگفت انسان و مراتب وجودیاش، نمىتوان به برنامهاى درست و جامع دست یافت و تربیتى بسامان را پایه گذاشت.
شناخت انسان دریچهٔ ورود به تربیت و راهگشاى آن و تعیین کنندهترین مبحث نظرى در تربیت است. نوع شناخت انسان، نوع نظام تربیتى را معیّن مىکند و هرگونه که انسان شناخته شود، براساس همان شناخت، رفتارها، اقدامات و برنامههاى تربیتى شکل مىگیرد. گرایشها، ارزشها و روشهاى تربیتى همه، برمبناى نوع نگرش به انسان و چگونگى دریافت او سامان مىیابد.
در منظر امیرمومنان على (ع) شناخت انسان و استعدادها و جایگاه او، چنان مهم تلقّى شده است که آن حضرت در خطبه ۱۰۳ نهجالبلاغه، فرموده است:
«الْعَالِمُ مَنِ عَرَفَ قَدْرَهُ، وَ کَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلاً أَلاَّ یَعْرِفَ قَدْرَهُ.»
دانا کسى است که قدرِ خود را بشناسد؛ و در نادانى انسان همین بس که قدر خویش را نشناسد.
شناخت خود و ارزشها و استعدادهاى خود برترین شناختهاست و هیچ چیز مانند آن کفایتکننده آدمى نیست. امیرمومنان على (ع) در وصیتنامه تربیتى خود به امام مجتبى (ع)، در نامهٔ ۳۱ نهجالبلاغه، چنین آورده است :
«وَ مَنْ اقْتَصَرَ عَلَى قَدْرِهِ کَانَ أَبْقَى لَهُ.»
هر که قدرِ خود بداند حرمتش باقى ماند.
تا انسان به خود نیاید و قدرِ خود را درنیابد و از بیگانگى با خود دست برندارد، نمىتواند وجود خود را که گرانبهاترین موجود و والاترین گوهر هستى است، درجهت تربیت حقیقى به کار اندازد و استعدادهاى شگفت خود را شکوفا نماید. امام على (ع) دستیابى به شناخت خود را بالاترین توفیق آدمى معرفى کرده و در قالب عبارتی که در غررالحکم آمده، فرموده است:
«نَالَ الْفَوْزَ الاَْکْبَرَ مَنْ ظَفِرَ بِمَعْرِفَهِ النَّفْسِ.»
آن که به شناخت خود دست یافت، به بزرگترین نیکبختى و کامیابى رسید.
هیچ شناختى به سودمندى شناخت_نفس نیست، چنانکه امیر بیان، على (ع) در توصیف آن، که در غررالحکم آمده، فرموده است:
«مَعْرِفَهُ النَّفْسِ أَنْفَعُ الْمَعَارِفِ.»
شناختن نفس، سودمندترین شناختهاست.
برترین شناختها، شناخت خود است و بىگمان ضرورىترین معرفتها همین است و هیچ چیز چون آن، یاور آدمى در سیر تربیتى و حرکت_کمالى نیست. به تعبیری که از امیرمومنان (ع) در غرر الحکم، وارد شده:
«کَفَى بِالْمَرْءِ مَعْرِفَهً أَنْ یَعْرِفَ نَفْسَهُ.»
در معرفت انسان همین بس که او خود را بشناسد.
شناخت انسان به ارزشهاى وجودى خود و استعدادهاى درونى خویش و تواناییها و امکانات نفس و مراتب_وجود و نیز شناخت آفات_نفس و عیوب خویش، بهترین بستر براى اصلاح و تربیت است و تا این معرفت حاصل نشود، سیر درست تربیت فراهم نمىگردد؛ و این معرفتى نیکو است، چنانکه در بیانی از امیرمومنان (ع) که در غررالحکم آمده، فرموده است:
«مَعْرِفَهُ الْمَرْءِ بِعُیُوبِهِ أَنْفَعُ الْمَعَارِفِ.»
سودمندترین شناخت آن است که آدمى عیوب خود را بشناسد.
چنین مجموعهٔ شناختى، برترین شناخت را براى آدمى حاصل مىنماید تا راه تربیت را که از خود او مىگذرد، به درستى تشخیص دهد و این راه را به نیکویى طى نماید و استعدادهاى خود را در جهت کمال_مطلق شکوفا سازد.
خداوند به ما توفیق شناخت خود، شناخت نفس و گامبرداشتن در مسیر درست تربیت خود را عنایت کند.