شفقنا زندگی- به طور متوسط روزانه ۱۸۰۰ سرقت در کشور رخ می دهد. این آمار ر نیروی انتظامی در سال ۹۵ ارائه کرده است. این میزان سرقت باعت قرار گرفتن این جرم در بین اولین جرایم در ایران شده است. به گزارش ایسنا، بر اساس آمار ارائه شده از سوی معاون فناوری اطلاعات قوه قضاییه و رییس مرکز آمار و فناوری این قوه در سال ۹۴ سرقت با دوازده و هشت دهم درصد اولین جرم ارتکابی در کشوراست. همچنین دادستان تهران در سال ۹۵ بیست و پنج درصد از پرونده ها را مربوط به سرقت ذکر کرد و تشکیل شعبه ویژه سرقت را در برخی مناطق ضروری دانسته است. به گفته رئیس پلیس آگاهی ناجا سرقت در فاصله سالهای ۸۸تا۹۲ افزایش چشمگیری داشته به گونه ای که در سال ۹۲ قرارگاه مبارزه با سرقت در پلیس آگاهی تشکیل شد. (خبرآنلاین پانزدهم مهرماه ۹۴) در عین حال به گزارش شورا آنلاین سردار ساجدی نیا فرمانده نیروی انتظامی پایتخت در مهرماه ۹۵ از کاهش ۱۳درصدی سرقت نسبت به مدت مشابه سال قبل خبر داد.
سرقت جرمی است که اولین دلیل آن را فقر عنوان می کنند اما به باور بسیاری از صاحبنظران این جرم دلایلی بسیاری پیچیده تر از آن دارد که آن را تنها به یک عامل نسبت داد. خبرنگار شفقنا زندگی برای بررسی بیشتر این جرم و دلایل جامعه شناختی آن با دکتر سعید معدنی جامعه شناس و استاد دانشگاه گفتگو کرده که در پی می آید:
*آمارها نشان می دهد که سرقت در بین همه جرایم دیگر در کشور فراوانی بالاتری دارد و در سال های اخیر نیز در دوره هایی افزایش چشمگیری داشته است. چه دلایلی باعث این افزایش شده است؟
دکتر معدنی: سرقت یکی از دسترس ترین جرایمی است که می تواند در جامعه رخ دهد. در همه جوامع و همه زمان ها نیز این جرم وجود دارد. اما دلایل افزایش آن بسیار پیچیده است. یکی از مهمترین این دلایل گسترش شهرنشینی است. معمولا افراد در جاهایی دست به جرم می زنند که شناخته شده نباشند. این گسترش شهرنشینی و مهاجرت بی رویه بعد از انقلاب در بالا رفتن جرایم از جمله سرقت نقش به سزایی داشته است. قبل از انقلاب ۷۰درصد از جمعیت کل کشور روستا نشین و تنها سی درصد از جمعیت شهرنشین بودند اما هم اکنون این نسبت برعکس شده و با مهاجرت روستاییان هفتاد درصد از جمعیت شهرنشین شده اند. ضمن اینکه زندگی مادی و روابط این روستا نشینان هم شهری شده است. چنین افزایشی نشانگر این موضوع است که شهرنشینی ما به شکل سریعی رشد کرده است. در این شرایط اگر تمهیداتی برای کنترل این روند اندیشیده نشود این افزایش بی رویه جمعیت به سرعت باعث افزایش جرایم می شود. ضمن اینکه در کنار این رشد مهاجرت، در دهه ۶۰ شمسی شاهد انفجار جمعیت نیز بودیم که همین دو برابر شدن جمعیت هم باعث افزایش شهرنشینی و در نتیجه مسائل مبتلا به شد.
*بر اساس آمارها در فاصله سال های ۸۸تا ۹۲ شاهد افزایش چشمگیری میزان سرقت در میان جرایم بودیم. به یاد داریم که این فاصله زمانی یکی از بحرانی ترین دوره های اقتصادی در کشور بود. آیا بر این اسا می توان نتیجه گرفت که افزایش سرقت در نسبت متقیم با افزایش فقر در جامعه است؟
*دکتر معدنی: قطعا یکی از دلایلی که باعث افزایش سرقت در جامعه می شود موارد زمینه ای برای سرقت است. بر اساس اعلام مسوولان کشور ما سه و نیم میلیون بیکار، بیش از دو میلیون معتاد و ۱۱ میلیون حاشیه نشین دارد. این آمارها به معنای یک بمب اجتماعی است که در جامعه ما وجود دارد و هر لحظه ما را به سمت فروپاشی اجتماعی می کشاند. همه این موارد خود زمینه ساز سرقت است. چرا که بخش بزرگی از افراد معتاد بیکار هستند و شغل نداشته اند و گرفتار تامین حداقل های زندگی شده اند نمی توانند سرقت نکنند. با هر زبانی هم که با این افراد صحبت شود نمی توان آنها را از این کار بازداشت. در کنار این مشکلات ناتوانی خانواده ها در تربیت این افراد است که خود باعث بالا رفتن جرایم است. در جامعه ای که از هر ۶نفر یک نفر فقیر است مشخص است که جرایمی مانند سرقت افزایش می یابد. سرقت در دسترس ترین جرم است و برای کسی که معتاد، قاتل و یا اهل نزاع و درگیری است سرقت یک کار پیش پا افتاده محسوب می شود.
*اعتقادات مذهبی همواره به عنوان یکی از راههای پیشگیری از جرم به ویژه در جوامع مذهبی تر مورد توجه قرار داشته است. چرا این اعتقادات در جامعه ما بازدارندگی گذشته را ندارد؟
*دکتر معدنی: معمولا کسانی دست به سرقت می زنند که باورهای گذشته در آنها شکسته شده است و خود را به نوعی برای این کار توجیه می کنند. در واقع در افرادی که به سمت خلافی مانند دزدی روی می آورند به نوعی باورهای دینی و اخلاقی شکسته است و فرد خود را در این زمینه توجیه می کند. دزدی در دوره کودکی به دلیلی کنجکاوی و در دوره نوجوانی به خاطر خودنمایی در برابر دوستان و خرج کردن بیشتر است. اما در دوره جوانی فرد خود را توجیه می کند. توجیهاتی مانند اینکه “همه می دزدند” و یا “رییس اداره هم رشوه می گیرد یا اختلاس می کند بنابراین با یک دزدی کوچک من اتفاقی نمی افتد” توجیهاتی است که افراد برای خود استفاده می کنند. در دوره پیری هم دیگر دزدی تبدیل به عادتی می شود که از گذشته بر جای مانده است. بنابراین سارق با شکست باورهای گذشته خود را توجیه می کند و دست به سرقت می زند. از سوی دیگر باید توجه کرد در جامعه ای که مسوولان اخلاق را مراعات نمی کنند توجیهی برای باقی ماندن اخلاق وجود ندارد. در جامعه ای مانند جامعه ایران که تا چندی پیش سنتی بوده توانایی بازدارندگی را که قبلا داشت دیگر ندارد. معمولا در جامعه شهری افکار سنتی پاسخگوی مسائل جامعه نیست و لازم است به موازات گسترش جامعه و بالا رفتن آگاهی های جامعه، تفاسیر دینی هم نوین تر شود و تفکرات جدیدی در آن شکل گیرد. وقتی عوام که معتقدان دین سنتی هستند ناگهان می بینند فلان مداح، فلان امام جماعت یا فلان قاری قرآن خلافی کردند ناخودآگاه باورهای دینی آنها مورد تردید جدی قرار می گیرد. این تردیدها در کنار فقر، بیکاری و سایر عوامل باعث افزایش جرم در جامعه می شود. امروز کمتر اخلاق دینی که جامعه سنتی و روستایی قدیم را کنترل می کرد در جامعه شهری کاربرد دارد و ما به شاخص های نوینی برای مذهب نیاز داریم که هنوز به آن دست نیافتیم و از سوی برخی اقشار در برابر آن مقاومت های جدی می شود.
*در تربیت و پرورش فرد خانواده نقش اساسی ایفا می کند. این نقش در جامعه امروزی به چه صورتی باید ایفا شود تا تاثیرگذای لازم را در پیشگیری از کشیده شدن فرزندان به سمت خلاف داشته باشد؟
دکتر معدنی: خانواده ها را می توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد. خانوده سنتی پدر سالار، خانواده امروزی و دموکراتیک و خانواده متزلزل که نه خانواده سنتی پدرسالار است و نه خانواده امروزی دموکراتیک. بر این اساس قدرت خانواده در جامعه امروزی کاهش یافته و خانواده سنتی پدرسالار که فرزندان را کنترل می کرد، تقریبا از بین رفته است. در جامعه امروز وقتی والدین نتوانند فرزندان خود را به درستی هدایت و راهنمایی و با جهان مدرن آشنا کنند خود به خود این خانواده متزلزل می شود و از دل همین خانواده متزلزل است که جرایم اجتماعی از جمله سرقت بروز و ظهور می یابد. امروزه تقاضا برای رفاه بالا رفته و تمام هم و غم والدین افزایش رفاه است. از سوی دیگر والدین احساس می کنند حکومت، مدرسه و دانشگاه وظایف تربیتی را به عهده دارند و به همین دلیل کمتر به تربیت فرزندان خود توجه می کنند و این کار را به مهدکودک، مدرسه و دانشگاه سپردند تا خود بتوانند به دنبال رفاه فرزندان بروند و برای خانوده های امروزی مسائل تربیتی در درجه دوم قرار می گیرد. در حالی که در خانواده های سنتی بیشتر به سلوک اجتماعی پرداخته می شد تا رفاه. اکثر والدین امروزی به دنبال رفاه فرزندان هستند و از همین خانواده ها افراد مجرم خارج می شود. ضمن اینکه همین رفاه محوری هم ممکن است والدینی را که به درستی اجتماعی نشدند به سمت جرایمی مانند سرقت بکشاند.
*قوانین مشخص و متقنی در کشور ما در مورد سرقت و برخورد با این جرم وجود دارد. اما به نظر می شد این قوانین هم نتوانسته بازدارندگی لازم را ایفا کند.
معدنی: شاید یکی از مشکلاتی که در جامعه ما در مورد کنترل آسیب های اجتماعی وجود دارد بی توجهی مسوولان به مسائل تربیتی است. متاسفانه ما به جای پرداختن به جامعه و پرورش آن به موضوعات خارج از جامعه، درگیری های سیاسی، مشکلات منطقه ای و تقابل با جهان بیشتر توجه داریم و نگاه به درون جامعه هم بیشتر امنیتی و نظامی شده و کمتر به ابعاد تربیتی پرداخته می شود. در چنین شرایطی قوانین هرچقدر هم سختگیرانه باشند مردم راههای فرار از آن را پیدا می کنند. در یک جامعه فقیر با قوانین سخت چه کسی مامور اجرای قانون است. یک مامور که خودش هم دچار فقر حاکم بر جامعه است. این فقر و سایر مشکلات موجود در جامعه احتمال خلاف مجری قانون را هم بالا می برد. بنابراین مجازات سخت قدم آخر است و قدم اول مربوط به تربیت است. وقتی به جوامعی مانند ژاپن یا آلمان نگاه می کنیم می بینیم که آنها مجازات هایی سنگین و تر و خشن تر از مجازات های موجود در کشور ما ندارند اما دلیل اینکه جرایمی مانند دزدی در آن کشورها پایین است به تربیت و رفاه موجود در جامعه و رونق اقتصادی باز می گردد. باید به جای افزایش مجازات به جامعه اخلاق مدار بازگشت. منظور از اخلاق نیز اخلاق مدرن است و نه افکار صد سال پیش که دیگر کاربردی در جامعه امروزی ندارد. سعه صدر و پذیرش عقاید مختلف خیلی مهم است. در واقع ما امروز نیاز به یک بازنگری در امور داریم. تنش زدایی با کشورهای خارجی و ورود سرمایه گذار خارجی باعث رونق اقتصادی می شود. هم اکنون تمام دنیا به دنبال سرمایه گذاری خارجی هستند زیرا این امر دو رهاورد دارد یکی سرمایه گذاری و اشتغال و دیگری اینکه نشان می دهد که این جامعه امنیت دارد و می توان در آن زندگی کرد. بازنگری در تربیت فرزندان و نحوه اداره مدارس یکی دیگر را از اقدامات ضروری است که باید انجام شود. امروز در مدارس ما تنها به این پرداخته می شود که دانش آموز چگونه در کنکور قبول شود اما به اخلاق کمتر می پردازیم. کاهش زمینه های بروز طلاق که باعث فروپاشی خانواده فقر و بیکاری می شود نیز زمینه سرقت را کاهش می دهد. بنابراین باز هم باید تاکید کرد که خشونت و مجازات های سنگین در جامعه شهرنشین امروز که در معرض انواع خلافها وجرایم است پاسخگو نیست و نیاز به راهکارهای عمیقتر و زیربنایی تر برای مقابله با این آسیب ها داریم.
انتهای پیام