شفقنا زندگی- میمنت گلشنی: تصاویر تکان دهنده کارتن خوابی در تهران که برای نخستین بار خبرگزاری ایسنا در سال ۱۳۸۲ پوشش داد و موجی بزرگ آفرید و روزنامه های آن زمان نیز وسیعا به این موج وارد شدند و در پی آن دانشجویان هم چند شبی را به حمایت از آن ها در خیابان خوابیدند، تازه شاید بسیاری از مسئولان تا شهروندان متوجه شدند پدیده ای به اسم کارتن خوابی وجود دارد که باعث می شود شب ها زمین زیراندازت باشد و آسمان لحافت. از سال ٨٢ تا به الان هم که کارتن خوابی در کشور به رسمیت شناخته شده، مثل بسیاری از آسیب های اجتماعی و اتفاقات تلخ شرایط نه تنها کنترل نشده که به روایت آمار بدتر هم شده است.
به گزارش خبرنگار شفقنا زندگی، تجربه سال های اخیر ثابت کرده که توقع بیجایی است در خصوص پدیده هایی مانند کارتن خوابی انتظار آمار شفاف داشته باشیم. می شود به حرف شهردار سابق تهران استناد کرد و حضور ١۵ هزار کارتن خواب در تهران را پذیرفت یا آن که آمارهای غیر رسمی مبنی بر حضور حدود ٣٠ هزار کارتن خواب در تهران را قبول کرد. هر چه که هست به گزارش مهر و به گفته فاطمه دانشور در سال ٨۶ آمار کارتن خواب های معتاد زیر ٢ هزار نفر بود اما از سال ٨٩ به طور معناداری این تعداد افرایش پیدا کرد و سالانه ۴ تا ۵ هزار نفر به آمار اولیه اضافه شد.
دغدغه های آن بالایی ها و این پایینی ها
آمارهای رسمی حکایت از ۲ میلیون و ۸۰۸ هزار مصرف کننده مستمر مواد مخدر در کشور دارد. به آمارهای غیر رسمی هم بهتر است اشاره نکنیم چرا که سر به فلک می کشند. اما همین آمار موجود در کنار نرخ بیکاری ۱۲٫۶ درصد در بهار امسال، هیچ معنایی ندارد جز اینکه روزگار آسیب دیده های اجتماعی بهتر که نمی شود هیچ، باید منتظر بود تا بسیاری از آن ها که امروز بیکارند و از کم ترین حمایت اجتماعی هم برخوردار نیستند به جرگه مشکل داران بپیوندند.
به طور حتم، برنامه ریزی برای تغییر شرایط در سطح کلان به سیاست گذاران برمی گردد اما آن چه واقعیت جامعه است، زنان و مردان بی سرپناهی اند که صبح تا شب سرهایشان در سطل های زباله است و شب ها هم در کوچه پس کوچه ها یا زیر پل ها می خوابند. بخت یارشان باشد مثل امسال که باد و باران چندانی تا به امروز نداشتیم، فصل سرد را خوب سپری می کنند و شانس اگر رو برگرداند گرمخانه و اتوبوس های گرم نصیبشان می شود. هر چه باشد برای آن ها که آن بالا نشستند مهم این است که مرگ کارتن خواب در سرمای سیاه زمستان خبری نشود و احساسات مردم را جریحه دار نکند. برای آن ها هم که این پایین نشستند، حسرت همنوعی می ماند که فقط محتاج یک پتو است.
از زندان تا گرمخانه؛ از بدبختی تا بدبختی دیگر
گفت وگو با سه کارتن خواب
حالا دیگر همه جای شهر پاتوقشان است اما اسم انبار گندم خیابان شوش همچنان با کارتن خوابی گره خورده است. اطراف خیابان هم تا زمانی که هوا روشن است محل کسب و کار است و با تاریکی این دیگر آتش کبریت و سیگار است که کمک می کند تا جلوی پایتان را ببینید. همه یک گوشه نشستند و سرشان به کار خودشان است، البته هر چند ۱۰ متر ۶ تا ۷ نفر آدم دور یک نفر جمع شده اند. فهمش سخت نیست آدمی که آن وسط ایستاده ساقی است و بقیه مصرف کننده هایی هستند که التماس دعا دارند.
محله معروف شهید هرندی که این سال ها به مکانی جهت مانور پلیس برای طرح های جمع آوری معتادان متجاهر تبدیل شده است هم حکایت خاص خودش را دارد. معمولاً شب ها از ساعت ۶ در تمامی پاتوق ها خودروهای فوریت خدمات اجتماعی مستقر است برای آن ها که اگر دوست دارند شب را به جای خیابان در گرمخانه های شهرداری بگذارنند. یکی از آن هایی که وارد ون می شود، سعید است که ۴۳ سال دارد و ۲۰ سال است که مواد مخدر مصرف می کند. تعداد دفعاتی که به زندان رفته یادش نیست اما دقیقاً دو روز است که تصمیم گرفته مواد را ترک کند البته این هم یادش نیست که چند دفعه این تصمیم را گرفت و اقدام کرد: «کارمند مخابرات ملایر بودم به خاطر همین اعتیاد از کار اخراج شدم. پدرم هم که مرد برادرها و خواهرها از خانه من را بیرون انداختند و سهم الارث را هم ندادند. آواره شده بودم شهر هم کوچک بود و همه من را می شناختند آمدم تهران تا روزی ۱۰۰ دفعه به ۱۰۰ نفر جواب ندهم. ۱۲ سال است که تهران زندگی می کنم. یک شب در خیابان می خوابم یک شب گرمخانه می روم. یک شب خودم با پای خودم می روم یک شب سوار ماشین شهرداری می شوم. خیابان که باشم باید التماس کنم تا مردم غذا بدهند آن جا شام می خورم بدون آن که منت کسی را هم بکشم.»
آن طرف یکی دیگر نشسته که حتی حوصله حرف زدن ندارد. مددکار سازمان خدمات اجتماعی شهرداری می گوید که از چهره اش معلوم است تازه مواد مصرف کرده است. بی حال می گوید که پسر یکی از معروف ترین نوازنده های سه تار کشور است که پدرش را با همین کارها دق داد: «خانم این وضع را می بینی؟ همه را حرف مردم سر من آورد. آدم حسابی بودم، در خانواده خوبی زندگی می کردم که زیر پایم نشستند که بچه اصلی پدر و مادرم نیستم. لج کردم و بنای ناسازگاری را گذاشتم. شب ها خانه نمی رفتم یک شب با این دوست در این مهمانی و یک شب با آن دوست. نوازنده پرکاشن بودم و با دوست ها تفننی تریاک را شروع کردیم . از ۱۶ سالگی تا الان که ۵۶ سال دارم.»
سه دفعه دستگیر شد اما دفعه آخر با دو نفر دیگر از دوستانش زمان حمل مواد دستگیر شد و حکم اعدام گرفت: «حکم را که دادند پدرم پیغام فرستاد که طلاق زنم را می گیرد و دو تا دخترهایم را خودش بزرگ می کند. یادش هم می رود که بچه ای با اسم و رسم من داشته است. حکم اعدام بعد از چند سال شکست و ۱۵ سال حبس گرفتم. در زندان خوش رفتار بودم بعد از ۱۱ سال با ایدز آزاد شدم. پدر و مادرم که مردند اما دخترهایم که زنده هستند هم حاضر نیستند من را ببینند.»
فرید جای مشخصی برای زندگی ندارد، هنوز هم مواد می خرد یک مقدار از آن را جدا می کند و می فروشد و بقیه را هم می کشد. هر چند وقت یک بار دستگیر می شود اما از آن جا که معمولاً مواد زیادی همراه ندارد، خیلی زود آزاد می شود: «یک وقت هایی فکر می کنم چرا نمی میرم؟ عرضه ترک کردن که ندارم حداقل بمیرم تا شب ها آواره این گرمخانه و آن گرمخانه نباشم. اما دیشب دوستم می گفت این قدر ناشکری نکن! این قدر آدم هست که آرزوی همین شام و جای خواب را دارد که فکرش را هم نمی کنی.»
مدیر عامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران: شهرداری در حوزه کارتن خواب ها سیاست گذار نیست
فکرش را هم نمی کنند که روزگار به دلیل اشتباه خودشان و ناسازگاری جامعه که با انگ هایش هیچ راه برگشتی نمی گذارد تمام لحظات خوششان به گرمخانه ختم شود.
اما این گرمخانه ها که حالا خانه امید هزاران کارتن خواب هستند، دقیقا چگونه اند؟
رضا قدیمی، مدیر عامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران در گفت و گو با خبرنگار شفقنا می گوید: «طبق قانون بسیاری از سازمان ها و ارگان ها در تهران مسئولیت ساماندهی کارتن خواب ها را دارند که شهرداری یکی از آن ها است. وظیفه ما هم به طور مشخص این است که این افراد را از سطح شهر جذب کنیم و به مددسرا انتقال دهیم. تا به امروز هم ۱۸ مددسرای دائمی و اضطراری را با ظرفیت بیش از ۳ هزار نفر راه اندازی کردیم.»
وی ادامه می دهد: «در شب های سرد زمستان بیش از ۳ هزار نفر از کارتن خواب ها را در مددسراها مستقر می کنیم. اما تعداد زیادی از این افراد هستند که حاضر نیستند وارد مددسرا شوند، دلیل هم واضح است چون در مددسرا اجازه مصرف مواد یا آوردن زباله هایی که در طول روز جمع می کنند را ندارند. به همین دلیل، در دو سال اخیر مددسراهای سیار یا اتوبوس های گرم را راه انداختیم تا آن دسته از کارتن خواب ها که حاضر به حضور در مددسرا نیستند در اتوبوس هایی که مجهز به سیستم گرمایشی هستند، بمانند و از سرما یخ نزنند.
مدیر عامل سازمان خدمات اجتماعی در پاسخ به شفقنا که منتقدان این طرح بر این عقیده اند احداث مددسراها موجب مهاجرت کارتن خواب ها از سایر شهرها به تهران شده است، عنوان می کند: «شهرداری طبق قانون موظف به ساخت مددسرا است اما برای این که موضوع مهاجرت اتفاق نیفتد همه سازمان های استانی باید پای کار بیایند و مددسراها را در تمامی استان ها راه اندازی کنند. البته، این سیاست گذاری باید در سطح کلان اتفاق بیفتد و در ید قدرت شهرداری تهران نیست.»
معاون امور اجتماعی استانداری تهران: ضرورت حساس سازی جامعه نسبت به ساماندهی کارتن خواب ها
سیاوش شهریور، معاون امور اجتماعی استانداری تهران اما در گفت و گو با شفقنا از تلاش وزارت کشور برای راه اندازی مراکز مشابه مددسراهای تهران در مراکز برخی از استان ها می گوید و تاکید می کند: «برای رسیدن به این هدف لازم است تا سازمان های مردم نهاد و سمن ها در سایر شهرها فعال شوند و ضرورت این مساله برای تمامی آحاد جامعه تبیین شود.»
وی ادامه می دهد: «ساماندهی افراد کارتن خواب نیازمند فرهنگ سازی در جامعه و حساس سازی شهروندان نسبت به موضوع است. شهروند مطالبه گر زمینه را برای اقدامات اجتماعی و رفاهی فراهم می کند. به هر حال، واقعیت حضور کارتن خواب ها در شهر را نمی توان انکار کرد و نسبت به آن بی تفاوت بود. راه حل مهار آسیب نیز حساس سازی جامعه است.»
کارتن خوابی زن و مرد نمی شناسد
به گفته شهیندخت مولاوردی، معاون سابق زنان و امور خانواده ریاست جمهوری آمارهای غیررسمی حکایت از حضور ۵ هزار زن کارتن خواب در تهران دارد. پذیرش حضور زنان کارتن خواب در شهر مانند بسیاری از موضوعات حساس در جامعه ابتدا با سیلی از انکار از سوی مسئولان رو به رو بود تا آن که خبر دختر کارتن خوابی که ادعا شد فرزند شهید است، در رسانه ها منتشر شد. آن زمان بود که در کنار تکذیب ها آمارهای غیررسمی از زنان کارتن خواب هم مطرح شد. بسیاری از کارشناسان این اتفاق را هولناک توصیف کردند و بر این عقیده بودند که دیگر کارد به استخوان رسیده است.
رئیس انجمن علمی مددکاری ایران: هیچ روزنه امیدی برای تغییر وضعیت دیده نمی شود
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری ایران در گفت و گو با شفقنا در تشریح وضعیت زنان کارتن خواب می گوید: «در گذشته تصور ما از فرد بی خانمان تنها مردهای مسن بود که از سوی خانواده طرد می شدند. جوانانی هم که به دلیل اعتیاد جایی در خانه و خانواده نداشتند بخش دیگری از کارتن خواب ها را تشکیل می دادند. در حال حاضر اما شرایط کاملاً تغییر کرده است؛ زنان و کودکان آواره امروز بخش دردناک آسیب های اجتماعی هستند.»
وی ادامه می دهد: «در مورد زنان هم مانند مردان، اعتیاد دلیل اصلی کارتن خوابی را تشکیل می دهد اما موردی را داشتیم که یک خانم به دلیل ابتلا به ام اس از سوی خانواده طرد شد. در واقع، خانواده توان پرداخت بیماری را نداشت و برادرها و خواهرها در شرایطی که پدر و مادر فوت کرده بودند، این خانم را از خانه بیرون کردند. موارد دیگری هم بوده که خانم بعد از طلاق از همسر به دلیل عدم پذیرش از سوی خانواده راهی خیابان شد. پرواضح است که مدت زمانی که این افراد می توانند در خیابان بمانند و همچنان سالم زندگی کنند، بسیار کم است.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در شرایط فعلی نمی توان امیدی به کاهش آسیب داشت، تصریح می کند: «هیچ روزنه امیدی برای تغییر وضعیت دیده نمی شود. آمار بیکاری نه تنها کم نشده که بیشتر شده است و مواد مخدر آسان تر از آن چه که فکرش را بکنید در اختیار جوانان قرار دارد. در این شرایط نمی توان به کاهش تعداد کارتن خواب ها امید بست و چاره ای نیست جز آن که به طرح های مسکن وار مانند راه اندازی گرمخانه دل خوش کرد.»
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس: فقدان زیرساخت در استان ها کارتن خواب ها را راهی تهران می کند
دل خوش کردن به راه حلی مانند راه اندازی گرمخانه در تهران، مهاجرت بی خانمان های شهرهای اطراف به پایتخت، رسیدگی به این بخش از آسیب دیدگان در گرمخانه ها و عدم تمایل این افراد به اصلاح همه از انتقاداتی است که در سال های اخیر مطرح شده است. در مقابل اما عده ای بر این عقیده اند حال که طرح های کاهش آسیب های اجتماعی در این کشور جواب نداده است، راهی نیست تا آنان را که در این ورطه گرفتار اند حتی با کم ترین امکانات حمایت کرد.
شکور پورحسین، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در گفت و گو با شفقنا می گوید: «همه ما می دانیم که برنامه های حمایتی هیچ گاه به اندازه اقدامات مربوط به پیشگیری تاثیرگذار نیستند. در خصوص پیشگیری هم آئین نامه، دستورالعمل و قوانین بسیاری تصویب شده و وظایف هر یک از سازمان ها در آن مشخص شده است اما تجربه تمام این سال ها نشان می دهد با وجود تمام تلاش ها مشکلات آن گونه که باید حل نشد.»
وی تاکید می کند: «در چنین شرایطی، بهترین روش این است که برنامه های حمایتی مانند ساخت گرمخانه را جدی بگیریم. البته، نمی توان چشم را بر انتقادات بست اما باید پذیرفت رها کردن این افراد در جامعه نه با حقوق انسانی آنان همخوانی دارد و نه جامعه را راضی نگه می دارد. البته، در گذشته انتقاداتی مطرح شد که تهرانی ها هزینه کارتن خواب های کشور را می دهند اما به عقیده من، در مسائلی از این دست هیچ گاه نمی توان مرزبندی کرد.»
این نماینده مجلس با بیان اینکه طرح انتقال کارتن خواب ها به شهرستان ها در عمل با مصائبی مواجه است، می گوید: «برای اجرای این طرح لازم است تا زیرساخت هایی همچون تهران در سایر مراکز استان شکل بگیرد که تاکنون این اتفاق نیفتاده است. اگرچه با تمام تفاسیر تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمی شود.»
یک جامعه شناس: واقعیت کارتن خوابی را در ذات آن بپذیرید/ اقدامات مسئولان بیشتر به شکل مسکن وار است
به گزارش ایلنا، آخرین آماری که از هزار نفر از کارتن خواب های تهران توسط فعالان حوزه مدنی و اجتماعی گرفته شده است نشان می دهد دو درصد از کارتن خواب های تهران اچ آی وی مثبت هستند. آماری که با تسری آن به حداقل ۱۵ هزار کارتن خواب حاضر در تهران می تواند نگران کننده باشد. نگران کننده تر اینکه این افراد هیچ گاه مورد درمان قرار نمی گیرند و به راحتی می توانند ناقل بیماری به سایر افراد باشند. نمونه آن کودکانی است که ناخواسته با بیماری ایدز پا به این دنیا می گذارند و به چرخه باطل پدران و مادران خود می پیوندند.
علیرضا عزیزی جامعه شناس در گفت و گو با خبرنگار شفقنا با بیان اینکه افزایش زنان کارتن خواب در تهران زنگ خطری برای انتقال این آسیب به نسل های آینده است، می گوید: «زمانی که مکانی برای اسکان نداشته باشید و در عین حال به مواد مخدر اعتیاد داشته باشید برای رسیدن به خواسته خود تن به هر رفتاری می دهید، این رفتار می تواند شامل روابط جنسی آزاد باشد. روابطی که در ذات خود می تواند موجب ابتلا به ویروس اچ آی وی شود.»
وی ادامه می دهد: «زمانی که نظارتی از سوی دستگاه ها وجود ندارد و مسئولان تنها به اعلام آمار اکتفا می کنند، همین شکل از روابط جنسی به فرزندآوری می انجامد. بچه هایی که گاهی عاقبتی جز فروخته شدن به باج گیر و دلال ندارند.»
این جامعه شناس با تاکید بر اینکه در این شرایط در صورت ابتلای مادر به ایدز کودک، این بیماری سریعاً به کودک منتقل می شود، تصریح می کند: «جامعه نیاز به مراقبت دارد اما مراقبت از این کودکان و مادران شرایط خاص خود را می طلبد. متاسفانه، در این مورد شاهد اتفاق خاصی نیستیم و راه اندازی یک مرکز مادر و کودک در پایتخت دردی را دوا نمی کند. حضور بدون کنترل این افراد نه تنها بیماری را به راحتی در میان جمعیت کارتن خواب افزایش می دهد، بلکه موجب می شود جامعه شرایط بحرانی تری را پشت سر بگذارد.»
عزیزی در پایان تاکید می کند: «آن چه نگران کننده است این است که امروز زن و مرد کارتن خواب چه آن ها که مبتلا به ویروس اچ آی وی هستند و چه آن ها که بیماری خاصی ندارند، خطری برای خود و جامعه محسوب می شوند. این در حالی است که اقدامات مسئولان بیشتر به شکل مسکن وار است و با واهمه از نحوه برخورد شهروندان انجام می شود. اصلاح این رویه نیز نیازمند پذیرش واقعیت در ذات خود و یک برنامه ریزی مشخص با استفاده از ظرفیت سازمان های مردم نهاد است. »
انتهای پیام