شفقنا رسانه- متن زیر یادداشت شفاهی فریدون صدیقی روزنامه نگار و مدرس درس مصاحبه در گفتگو با شفقنا رسانه است که به ارزیابی مصاحبۀ دیشب صدا و سیما با رئیس جمهور از نظر اصول مصاحبه و روزنامه نگاری پرداخته است:
در ارزیابی مصاحبۀ صدا و سیما با رئیس جمهور باید به این نکته توجه کرد که قرار بر این بوده است رئیس جمهور یک گزارش صد روزه بدهد و در این گزارش به یک نقطه عطف هایی اشاره، تأکید و تأمل کند. بنابراین برای ارائۀ این گزارش در جلوی دوربین رئیس جمهور سرفصل ها را یادداشت کرده بود و آماده داشت تا براساس این سرفصل ها موضوعات را مرور و اطلاع رسانی کند و با مخاطب در میان بگذارد. اما از آنجایی که این ذهنیت پیش میآید که این وعظ یا سخنرانی است و ممکن است کشش های لازم را فراهم نکند و مخاطب را خسته کند بنابراین به نظر من احتمالاً تیم مشاوران رسانهای پیشنهاد کردند این گزارش می تواند در قالب یک مصاحبه تعریف شود بنابراین چیدمانی که شکل گرفته بود در خدمت آن گزارش بود نه لزوماً با تکیه بر ظرفیت هایی که یک مصاحبه شونده یا مصاحبه کننده میتواند در یک مصاحبه فراهم کند. یعنی یک مصاحبۀ هدایت شده است، موضوعات از قبل تعیین شده است که رئیس جمهور راجع به این موضوعات می خواهد صحبت کند و شما در مورد این موضوعات سؤال بکنید. حالا تا هرجا که ظرفیت گفتاری رئیس جمهور جواب داد و ظرفیت زمانی. بنابراین این چیدمان تماماً در خدمت آن موضوع بود که می توانست به شکل یک سخنرانی باشد.
در واقع می خواهم بگویم این چیدمان در خدمت اهدافی بوده است که رئیس جمهور در این گزارش دنبال می کرد و این خیلی مهم است که یک مصاحبۀ هدایت شده پوشش داده شده است؛ پوششی که باز هم باید در خدمت موضوعی باشد که رئیس جمهور می گوید. در واقع این چیدمان برای این که جذاب بشود و بتواند مخاطب را جذب کند با حضور سه مصاحبه کننده انجام شد که دو تا از آنها برای ما آشناتر بودند. اما حضور یک نفر مثل خانم سپانلو در این برنامه جدید بود که می توانست این مصاحبه را جذاب تر کند. دربارۀ ترکیب و چیدمان مصاحبه شوندگان مسئلۀ مهم ترکیب هم پوشانندۀ مصاحبه کنندگان است که این هم پوشانی یکم به دلیل احترام به جایگاه مصاحبه شونده و بیانگر اهمیت مصاحبه است. دوم هر یک از این سه نفر می تواند یکی از سؤالات و موضوعات را با توجه به تخصص و مطالعاتشان مطرح کنند. و سوم این که این هم پوشانی بتواند یک تنوع رفتاری و گفتاری فراهم بکند. تا چون برنامه در تلویزیون پخش می شود مخاطب را خسته نکند و برایش جذاب باشند.
فراموش نکنید وقتی یک مصاحبه تلویزیونی است چند عنصر وجود دارد که در مطبوعات حضور ندارند. در مصاحبۀ تلویزیونی شما صدا، نور و حرکت دارید و اینها یک عمق میدان و یک میزانس می سازند که در این فضا رفتارها و گفتارها هر کدام کارکردی پیدا می کنند که می توانند در خدمت مصاحبه باشند. بنابراین آن چیدمان و فضا خیلی کمک کرد تا گزارش رئیس جمهور را که بیشتر بازی با اعداد و اطلاعات عددی بود، تلطیف و مشتاق کند. در آن فضا عناصر بصری وجود داشت مثل مکث ها، لبخندها، اخمها، کنایه ها، طنزها و چیزهای دیگری که در یک مصاحبۀ نوشتاری وجود ندارد. عنصر مهم در آن چیدمان حضور خانم سپانلو بود که به نظر من از دو نفر دیگر مسلط تر بود، موضوع را بهتر می شناخت، آرامش بیشتر و رفتار تصنعی کمتری داشت. شما اگر دقت کرده باشید آقای شهیدی فر هر وقت دوربین روی صورت او میرفت لبخندهای مصنوعی و تصنعی میزد. ضمن این که آقای احمدی در برابر موضوعات اقتصادی یا حواسش جای دیگری بود یا سرعت انتقالش کم بود که در این میان خانم سپانلو از همه بهتر بود و بار مصاحبه روی دوش او بود. به نظر می رسید آقای شهیدی فر میخواست فضا را تلطیف کند و برای همین پرسش های خودمانی مطرح میکرد. در صورتی که پرسش های خودمانی بیشتر در مصاحبههای یک نفره جواب می دهد و وقتی سه نفر مصاحبه کننده وجود دارد این نوع پرسشها جایی ندارد. چراکه دوربین ها باید روی چهار نفر حرکت کنند و جواب نمی دهد.
در نهایت عنصر مؤثر و پیشبرنده خانم سپانلو بود که بحث را خوب پیش می برد، مسلط بود و حتی از نظر پوشش هم با پوشش غالب تلویزیون متفاوت بود که این موضوع تازگی هم داشت و به آن فضا، لوکیشن و تصویرها همان توازنی را می داد که آقای روحانی از آن با عنوان دولت اعتدال یاد می کند.
بنابرای این مصاحبه کنندگان در این مصاحبه از پیش هماهنگ شده و کارگردانی شده در خدمت پیش برد آن موضوع بودند. کما این که مشهود بود مثلاً آقای رئیس جمهور در جاهایی از بیرون اطلاعات می گیرد و یا موضوعات به ایشان تذکر داده می شود تا یادش نرود و احتملاً باید گفته ای چیزی هم بوده باشد و روی آن خواندن آقای روحانی صورت گرفته باشد و لزوماً این خواندن آمار نیست بلکه احتمالاً جهت یادآوری و تذکر برای ذکر موضوعات بوده است.
من فکر می کنم برای مصاحبۀ اختصاصی به شیوه ای که منتقدانه باشد و متناسب با فضای کشور ما آدمهایی وجود دارند که میتوانند مصاحبۀ خوبی انجام بدهند اما آنچه وجود ندارد فضای محدود است. در نتیجۀ این فضا حرکت رفتاری رسانه ها محدود و در نتیجه این چیدمان فراهم میشود. همین مصاحبه یک گام رو به جلو است نسبت به مصاحبه های پیش از این و رئیس جمهور بویژه سعی می کرد پاسخهایی بدهد که باورپذیر باشد و مخاطب را متقاعد بکند. این که ما به آن فضای مصاحبۀ اختصاصی برسیم هنوز خیلی فاصله داریم. هنوز خیلی پاسخها را از آن مصاحبه ها نگرفتیم یا بعضی از آن پرسشها فرصت مطرح شدنش فراهم نشد در حالی که لازم بود.
به نظر می رسید سه مصاحبه کننده با سؤالهای بسیاری آمده بودند ولی از آنجایی که مصاحبه از پیش تعیین شده بود پاسخها طولانی بود و یک جاهایی ما اصلاً فکر می کردیم این مصاحبه نیست و سخنرانی است. برای این که پاسخها بسیار طولانی و کش دار بود و ما از این خطابۀ طولانی خسته می شدیم گرچه گاهی حاوی اطلاعات و مفاهیمی بود که مطالب در آن تکرار هم می شد. در آنجا مدیر گروه مصاحبه کنندگان باید تذکر می داد یا یادآوری می کرد که سعی کنید پاسخها از سه دقیقه تجاوز نکند ولی چون این اتفاق بار اول بود و آقای روحانی قرار بود در یک تایم مشخص یک سری اطلاعات بدهد، پس شروع به سخنرانی کردند و چون اطلاعاتی که می دادند جذاب بود، خب بالطبع همه سکوت می کردند و بحث به سمت سخنرانی و خطابه و نصیحت کردن می رفت.
این بخش نصیحت کردن به نظر من بخش جالبی نبود. نه این که آقای روحانی این جایگاه را ندارد و نمی تواند کسی را نصیحت کند اما جای آن در این اتفاق نیست. ولی اینجا قرار است یک سری اطلاعات به مردم داده شود و اینها چیزهایی بود که باید کنترل می شد و چون اتفاق تازهای بود بخشی از اینها از دست رفت ولی فکر می کنم برای بار اول از وضع موجود نسبت به وضع پیشین باید احساس رضایت بکنیم. یادمان باشد که این نشست می خواست بر چند موضوع تمرکز کند که به ناچار رازگشایی عمیق و کاملی صورت نمی گیرد و بیشتر یا وعده داده شد یا سعی شد از روی آن رد شود. باز هم تأکید می کنم در این مصاحبه هدایت شده قرار بود کسانی بیایند که با توجه به این که کار خود را بلد هستند موضوعاتی را مطرح کنند.
ابراهیم علیزاده: باید پرسید چرا مصاحبهکنندگان در برنامه تشریح ۱۰۰ روزه عملکرد دولت بیشتر به دنبال مطرح کردن ضعفهای دولت قبلی و تعریف و تمجید از شخصیت مصاحبه شونده بودند؟!
شفقنا رسانه – یادداشت ابراهیم علیزاده-اسفند ماه سال ۱۳۹۰ رئیسجمهوری در یک گفتوگوی تلویزیونی از اعداد عجیبی در اقتصاد ایران سخن میگفت. او گفته بود طی سال ۱۳۹۰ بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل ایجاد شده است. آن زمان واکنش مصاحبهکننده مقابل این سخن تنها سکوت بود.
چند روز بعد انتقادها شروع شد که چرا این چنین آماری بدون استناد منتشر میشود. چند ماه بعد مرکز آمار ایران جزئیات نرخ بیکاری را منتشر کرد. آمارهایی که سخن رئیسجمهوری را تایید نمیکرد و مبین این بود که در سال ۱۳۹۰ تنها ۱۰۰ هزار شغل جدید ایجاد شده است. اتفاقی که برای شخصیت حقوقی نماینده یک ملت هم چندان خوشایند نبود. اما اگر آن زمان دو اتفاق رخ میداد حداقل این رقم با قطعیت اعلام نمیشد؛ یکی اینکه مصاحبهکننده بگوید منبع آماری شما چیست؟ و دیگر اینکه بپرسد چگونه؟
حدود دو سال میگذرد؛ حال سه خبرنگار دیگر صداوسیما روبهروی رئیسجمهوری نشستهاند. نمایندۀ همان رسانهای که اسفند ماه سال ۱۳۹۰ از رئیسجمهوری آن زمان حتی نپرسید منبع آمار شما کجاست، این بار در برنامه تشریح عملکرد دولت جدید از سوالات منتقدانه نسبت به دولت قبل سخن میگوید.
سؤال خبرنگار اقتصادی در برنامۀ تشریح عملکرد ۱۰۰ روز فعالیت دولت یازدهم این است که چرا طی هشت سال فعالیت دولت قبلی تورم ایجاد شد؟ رئیسجمهوری شروع به نقد عملکرد دولت سابق میکند و مانند دورانی که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود عملکرد دولت قبلی را به شدت زیر سؤال میبرد.
یکی یکی آمارهای نقدینگی، رشد اقتصادی، بدهیهای دولت سابق را برمیشمرد اما این بار هم خبرنگار حتی یک بار نمیپرسد که منبع آمارهای شما کجاست؟ این در حالی است که حتی در انتشار نرخهای تورم ماهانه، مرکز آمار ایران و بانک مرکزی هیچ وقت عدد یکسانی ارائه نمیکنند. چرا که مبنای محاسبات آنها دقیقاً مثل هم نیست.
مصاحبهشونده سخنانش را ادامه میدهد و میگوید ما طی یک سال نرخ رشد اقتصادی را از منفی حدود شش درصد به صفر درصد و در سال آینده نرخ رشد اقتصادی را به مثبت سه درصد میرسانیم. و باز هم سکوت خبرنگار و نپرسیدن چگونگی این رخداد مهم اقتصادی.
وقتی این چنین اتفاقی رخ میدهد معلوم میشود که مصاحبهکننده معنای رشد اقتصادی سه درصدی را نمیداند و اصلاً متوجه نیست که برای این چنین رونقی نیاز به تزریق تسهیلاتی بانکی است؛ آن هم در شرایطی که مطالبات معوق بانکی به بیش از ۷۵ هزار میلیارد تومان رسیده است.
در واقع این سخن رئیس جمهوری یعنی قرار است در شرایطی که دولت به دنبال کاهش تورم است اما با کاهش نرخ سود بانکی و اعطای تسهیلات بانکی رونق را به اقتصاد ایران بازگرداند؛ همین رویه ناهماهنگ ابهامی دیگر است که مصاحبهشونده خوششانس مورد سؤال در مورد آن قرار نمیگیرد، چرا که مصاحبهکننده اطلاع کافی از این موضوع ندارد.
به عبارتی به دلیل اینکه مصاحبهکننده اطلاعات و درک درستی از موضوع ندارد این اتفاق رخ میدهد. این موضوع یکی از سه موضوع مهمی است که دکتر مهدی محسنیانراد، استاد ارتباطات در کتاب روشهای مصاحبه خبری خود به عنوان عامل عمومی موفق نبودن مصاحبه در الگوهای جهان سومی به آن اشاره میکند. محسنیانراد به دو عامل دیگر هم اشاره میکند؛ ناتوانیهای شخصیتی مصاحبهکننده و عملکرد مصاحبهشونده.
ناتوانی شخصیتی مصاحبهکننده را دیشب در گفتوگو با رئیسجمهوری زمانی میشد مشاهده کرد که یکی از مصاحبهکنندگان با مطرح کردن این جمله که اگر کلید شما در قفل گیر کند یا بشکند، به دنبال آن بود که فضای مصاحبه را صمیمی کند، اما غافل از اینکه این کار باید هدفی داشته باشد.
این یعنی که مصاحبهکننده توانایی صمیمی کردن مصاحبه آن هم به شرط حرکت به سمت یک هدف را نداشته است.
در تعریف دکتر محسنیانراد از مصاحبۀ اشاره شده که مصاحبه به منظور دستیابی به واقعیتی است که دارای یک یا چند ارزش خبری باشد. اما مصاحبهکننده با مطرح کردن مسائلی مانند گیر کردن کلید در قفل و تعریف و تمجیدهای پی در پی از مصاحبهشونده گویی به دنبال دستیابی به واقعیتی با ارزش نیست. حتی مصاحبهکننده متوجه نیست تمجید از رئیسجمهوری ارزش خبری نیست و به او میگوید شیخ دیپلمات!
دکتر مهدی فرقانی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در کلاسهایش مثال معروفی را تعریف میکند: اگر در فیلمی گلدانی در بخشی از صحنه وجود داشت که تا پایان فیلم هیچ کاربرد و مقصودی نداشت باید آن گلدان را بر سر کارگردان کوبید.
حال باید پرسید چرا مصاحبهکنندگان دیشب در برنامه تشریح ۱۰۰ روزه عملکرد دولت یازدهم بیشتر به دنبال مطرح کردن ضعفهای دولت قبلی و تعریف و تمجید از شخصیت مصاحبه شونده بودند؟!
در مورد عملکرد مصاحبهشونده نیز میتوان سخنان آغازین و آخرین او در مصاحبه را با هم مقایسه کرد. در ابتدای مصاحبه او با لحنی تقریباً جدی از مشکلاتی چون تورم و نبود کالاهای اساسی در کشور در مقاطعی سخن میگوید و توضیح میدهد که با کنترل پایه پولی و جلوگیری از رشد نقدینگی میتوان تورم را کنترل کرد اما در اواخر مصاحبه او باید توضیح دهد که در قدیم برخی شکر در قفل میریختند که کلید در قفل عمل نکند و باید مثلاً در مقابل تعریف و تمجیدهای مصاحبهکننده تأیید کند که او شخصیتی کاملاً متفاوت از رؤسای جمهوری سابق است.
در مجموع آنچه که بیش از همه در مورد مصاحبۀ شب گذشته صداوسیما با رئیسجمهوری به چشم خورد این بود که سه مجری نتوانستند به خوبی از نحوۀ اجرای کار بربیایند. ضمن این که سخنان و توضیحات کاربردی مصاحبهشونده در مورد برخی مسائل از جمله تورم و دادن کالاهای اساسی به مردم بیشتر برخاسته از میل خودش به بیان این موضوعات بود تا کنکاش مصاحبهکنندگان.
روزبه علمداری: سقف ظرفیت صدا و سیما، کف مطالبه روزنامه نگاران در مصاحبه با رئیس جمهور
شفقنا رسانه- یادداشت روزبه علمداری، خبرنگار- شب گذشته در پایان صد روز اول کار دولت جدید، رئیس جمهور به وعده خود عمل کرد و گزارشی از آنچه تحویل گرفت را ارائه کرد و به اجمال، از آنچه انجام خواهد داد نیز سخن گفت.
فارغ از محتوای سخنان رئیس جمهور، اولین تفاوت این مصاحبه با امثال آن در دولت قبل، حضور «سه مجری چالشگر» به جای «یک مجری شنونده و تایید گر» بود که نفس آن، اتفاقی جدید در صدا و سیماست؛ گرچه این میزان از دولتی که خود را «دولت راستگویان» و نتیجتا پاسخگو، می داند، رأی دهندگان و نخبگان حامی، انتظارات بیشتری دارند.
از حیث رسانه ای، چند نکته در این گفت و گوی شبانه وجود داشت که برجسته به نظر می رسد:
۱- حضور دو مجری مرد و یک مجری خانم در این برنامه اتفاقی جدید بود؛ اتفاقا نکته قوت خانم سپانلو این بود که مسأله اقتصاد و معیشت مردم را پس از سخنان اول مصاحبه، سریعا و با بیانی صریح، آغاز کرد و در طول مصاحبه هم آن را پیگیری کرد. مثلا این جمله وی در اوایل مصاحبه که «من برای طرح سوالاتم عجله دارم» در واقع بیانگر دغدغه فوری مردم نسبت به موضوع معیشت و اولویت داشتن این بخش در جامعه بود.
۲- رئیس جمهور در این مصاحبه، فقط گزارش نداد؛ «برخی» ابهامات را هم پاسخ داد و تا حدی از سوی مصاحبه کنندگان به چالش کشیده شد؛ از او سوال شد که شکوفایی فرهنگی، با توجه به افسردگی موجود در جامعه و وضعیت اقتصادی کشور، چگونه ممکن است؟ با مخالفان آزادی چه می کنید؟ و…
۳- برای اولین بار سوالاتی از رئیس جمهور پرسیده شد که هیچ گاه انتظار بیان آنها در رسانه ملی نمی رفت؛ فضای امنیتی جامعه، واقعی بودن یا روانی بودن احساس آزادی در جامعه طی ماههای اخیر، چگونگی باز کردن قفل ها و… یا موارد ذکر شده در بالا، نمونه های شاخص این سوالات بود.
۴- برخی حرکات مجری اصلی برنامه که تهیه کنندگی برنامه مصاحبه زنده رئیس جمهور را نیز بر عهده داشته است، زیاده روی در بیان احساسات! بود وانتقاداتی را در مخاطبان برانگیخت که باعث شد بسیاری از ببیندگان سوالات چالشی وی در خصوص وضعیت امنیتی کشور، قفل بودن برخی خانه ها و… به چشم مخاطبان پررنگ نیاید.
۵- واقعیت این است که سه نفری که مقابل رئیس جمهور قرار گرفته بودند(شهیدی فر، احمدی، سپانلو)، خبرنگار نبودند؛ بلکه مجری برنامه های تلویزیونی بودند. دفتر رئیس جمهور می تواند در آینده از خبرنگاران و روزنامه نگاران برجسته کشور دعوت کند تا آنها بدون توجه به خط قرمزهای یک رسانه رسمی (صدا و سیما)، بی پرواتر سوالات خود را مطرح کردند و با توجه به حرفه خود، سوالاتی تخصصی تر، جزئی تر، مصداقی تر و بالنتیجه چالشی تر، از رئیس جمهور بپرسند.
۶- حرکت جدید دیگر در این نوع مصاحبه، کلیپ ابتدای گفت و گو بود که تهیه کننده آن دفتر رئیس جمهور بوده است. این کلیپ نشان می داد که دفتر وی، بطور جدی مشغول مستندسازی حرفه ای از فعالیت های رئیس جمهور است. کلیپ برای نمایش فعالیت های رئیس جمهور در صد روز اخیر و بازگویی وعده های وی به مردم، نسبتا قابل قبول بود؛ چرا «نسبتا» قابل قبول؟ زیرا می شد در این کلیپ، به نحوی چالش های پیش روی دولت را نیز نشان داد تا در مردم امید زیاد از حد نسبت به کارهای پیش روی دولت شکل نگیرد.
۷- دکور برنامه نیز چند نقطه قوت و یک ضعف داشت. درب باز رو به یک سالن روشن که می تواند نوید بخش آینده روشن برای مخاطبان باشد، استفاده از ظروف سنتی ایرانی به عنوان نماد هویت ملی، تصاویر مناسب از امام خمینی و رهبری و کتاب های کفایه الاصول و «دا» به عنوان نمادهایی از هویت اسلامی- انقلابی، ابتکارات جالبی در این گفت و گو بود. اما صندلی های نسبتا مجللِ قرمز رنگ، آن هم وقتی حاضران در حال بازگویی مشکلات عمیق اقتصادی و آمار تکان دهنده از وضعیت کشور هستند، مناسب نبود و می باید از صندلی هایی ساده تر و جمع و جور تر استفاده می شد.
۸- ابتکارات رسانه ای-کلامی رئیس جمهور و تکرار برخی نمادها، قسمت جالب توجه مصاحبه در سخنان رئیس جمهور بود؛ تکرار کلید واژه های کلید و قفل (و داستان کودکانی که آب شکر در قفل می ریزند یا کسانی که آتش خاموش را دوباره روشن می کنند) ، حقوقدان و سرهنگ، اشاره به موج «روحانی مچکریم» در جامعه، تکرار شعار فرهنگی در انتخابات سال ۸۸(دولت فرهنگی آری، فرهنگ دولتی نه) و… از شاه بیت های سخنان رئیس جمهور بود و با توجه به آنکه برخی از آنها در ایام قبل از انتخابات نیز بیان شده بود، تکرار آنها در دوران مسئولیت نیز حس خوبی به مردم داد.
در جمع بندی گفت و گوی دیشب رئیس جمهور باید گفت که گرچه نسبت به دو مجری مرد آن، انتقادات زیادی وارد است و آنها می توانستند سوالاتی تر دقیق از رئیس جمهور بپرسند(از جمله اینکه بعد از خانه سینما تکلیف انجمن صنفی روزنامه نگران چه می شود؟ یا احزاب تعطیل شده چه می شوند؟ و…)، اما همین مصاحبه هم با عنایت به دایره تنگ سیاستهای صدا و سیما، نوعی هنجار شکنی محسوب می شد و به نظر نمی توان از جهت حرفه ای بودن و صراحت لهجه انتظار بیشتری از مجریان رسانه رسمی صدا و سیما داشت.
بنابراین، دفتر رئیس جمهور و مشاوران رسانه ای ایشان باید برای این موضوع چاره ای بیندیشند و به این مسأله توجه کنند که اگر این مصاحبه، بیشتر گزارشی از آن چیزی بود که دولت تحویل گرفت، گزارش های بعدی رئیس جمهور از اقدامات دولت خود خواهد بود و در آنها باید از روزنامه نگاران حرفه و متخصص در هر حوزه، بهره گرفت تا پاسخگویی بهتری صورت گیرد.
اکبر بیاتی: خبرنگار نباید شیفته مصاحبهشونده شود
شفقنا رسانه- یادداشت اکبر بیاتی، روزنامه نگار سیاسی- به روحانی نمیتوان خرده گرفت چه این که او سیاستمداری باهوش و زیرک است. او فهمیده که صداقت در بازار افکار عمومی خریدار ایرانیان خریدار دارد که ناامید از حل فوری مشکلات و یا التیام زخم های عمیقی همچون تورم و بیکاری هستند. در نتیجه وقتی سخنان اعتراض گونه خود را از زبان یک مسئول هم بشنوند خوشحال خواهند شد. روحانی دیشب کار خود را به خوبی انجام داد. او پیامهایی که باید به بخش هایی از قدرت میفرستاد را رساند، مردم را با سحر سخنرانی شمرده شمرده و شیوایش آرام تر از قبل کرد و به دولت قبل و آنچه برای او به میراث گذاشته اند تاخت . اما ایراد کجاست؟از صدا و سیمای ما بیشتر از این انتظار نمیرود و دستپختش از این خوشمزه تر نمیشود. با وجود خوشحالی از سخنرانی خوب روحانی برای مصاحبه کنندگانی که رو در روی روحانی نشستند متأسفم که باز هم مثل همیشه تنها نقش بلندگوی روحانی را بازی کردند تا از طریق آنها و برنامهشان صدای خود را به گوش همه برساند. اما مگر خبرنگار و مصاحبه کننده تنها باید همین نقش را بازی کند؟
میخواهم بگویم جای خالی سؤالهای چالشی پیرامون صد روز اخیر و شعارهایی که روحانی داده بود در برنامه دیشب به خوبی پیدا بود. در حالی که به یقین میدانم حتی برای فردی مانند روحانی با مقبولیت بالا پرسیدن سؤال های مهم، اساسی و چالش برانگیز نه تنها آزار دهنده نیست بلکه لازم است. اصولاً این سؤال هاست که من و شمای خبرنگار را با عامۀ مردم در این برنامه ها متمایز میکند. اگر قرار است پرسشگر شیفته سخنان مصاحبهشونده شود به باور من به حرفه خود خیانت کرده است. ما خبرنگاران وقتی رو به روی مسئولی قرار می گیریم باید صدای اعتراض و انتقاد منتقدان از آن مسئول باشیم نه شعار حمایت گر از او. حتی اگر او را دوست داشته باشیم.
انتهای پیام