شفقنا زندگی- سید محمد امین قانعی راد رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران و عضو هیات علمی و استاد جامعه شناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور به علت سرطان در سن ۶۳ سالگی درگذشت. فوت این استاد برجسته علوم اجتماعی در ایران بسیاری از دوستداران و همکاران او را غمگین و در غم فقدانش آزرده خاطر کرد.
سید محمد امین قانعی راد، متولد ۱۳۳۴، شهر ری از جامعهشناسان با سابقه و سخت کوش ایرانی، رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران و عضو هیئت علمی و استاد جامعه شناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور بود.
به گزارش شفقنا، در پی درگذشت دکتر قانعی راد برخی همکاران، شخصیت ها و مسولان پیام تسلیت دادند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
وزیر علوم درگذشت دکتر قانعی راد را تسلیت گفت
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در پیامی درگذشت دکتر محمد امین قانعی راد، استاد جامعه شناسی و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور را تسلیت گفت. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از وزارت علوم، متن پیام دکتر منصور غلامی به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم خبر درگذشت جناب آقای دکتر قانعی راد عضو محترم هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور موجب تاثر و تالم اینجانب شد. مرحوم دکتر قانعی راد مصداق حقیقی استادانی بود که به منزله یک جامعه شناس دردآشنا با درک رسالت اجتماعی خود توانست الگوی موثری از فرهیختگانی را عرضه کند که توانستند نقش جریان ساز خود را در انتشار آگاهی و بهره گیری از علم نافع ایفا کنند. او سرمایه گرانبهای دانایی خود را وقف توسعه فردی ننمود و خواه به عنوان رییس انجمن علمی جامعه شناسی ایران خواه عضو هیئت علمی برای اصلاح امور از هیچ کوششی دریغ نکرد.این ضایعه را به جامعه علمی کشور، بازماندگان و همه دوستداران ایشان تسلیت عرض می کنم و از خداوند بزرگ در پایان ماه مبارک رمضان و روز عید سعید فطر برای آن درگذشته رحمت واسعه و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت دارم.
شهیندخت مولاوردی: ای دریغ و حسرت همیشگی، ناگهان چقدر زود دیر می شود
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود کان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد. غروب و نزدیک افطار پیامی از یک آشنا دریافت کردم که برای سلامتی دکتر قانعی راد التماس دعا داشت، همراه با دعای افطار، برای این استاد عزیز و سایر مریضان آرزوی سلامتی کردم. درست دقایقی بعد از افطار که به سراغ شبکه های اجتماعی رفتم در کمال بهت و ناباوری این خبر از جلوی چشمم رژه رفت: دکتر محمد امین قانعی راد، رییس سابق انجمن جامعه شناسی ایران هم آسمانی شد!ناگهان خاطرات دور و نزدیک پشت سر هم به ذهن هجوم می آورند و با اینکه از شنیدن این خبر بسیار متاثر هستم، با مرور آن خاطرات بر آن شدم دینم را به این همراه و یاور همیشگی حوزه زنان ادا کنم.همکاری جدی و رسمی ما با استاد در دولت یازدهم به زمان ریاست دکتر صالحی امیری بر سازمان ملی اسناد و کتابخانه ملی ایران بر می گردد که به عنوان عضو شورای سیاستگذاری همایش ملی اعتدال، از نزدیک شاهد پیگیری و مدیریت مثال زدنیایشان در برگزاری بهینه آن همایش بودم که بعد هم در برگزاری دومین همایش ملی اعتدال تحت عنوان«اعتدال، زنان و توسعه»سنگ تمام گذاشت و آثار به جای مانده از هر دو همایش در قالب چندین کتاب مرهون تلاشهای بی شائبه و صادقانه ایشان است.
با کمال تاسف بعد از همایش دوم در جریان بیماری دکتر قانعی راد قرار گرفتم و جسته و گریخته جویای احوالش بودم تا اینکه در زمان برگزاری نشست تخصصی بین المللی«سیاستگذاری اجتماعی در حوزه خانواده در جوامع اسلامی؛الزامات و بایسته ها»که با حضور وزرای امور زنان کشورهای اسلامی در چارچوب رویداد مشهد، پایتخت فرهنگی جهان اسلام- ۲۰۱۷در ۷اردیبهشت۹۶در آن شهر برگزار شد، در اوج شیمی درمانی باز هم تنهایمان نگذاشت و به دادمان رسید و موضوعاتی که برای آن نشست پیشنهاد دادند، آنچنان اساسی و کاربردی بود که محور بحث و تبادل نظر و هم اندیشی شرکت کنندگان گردید.در شهریور ۹۶ به مناسبت روز بین المللی دموکراسی در نشستی با عنوان«صلح ، دموکراسی و حقوق شهروندی»که با مشارکت گروه جامعه شناسی صلح انجمن جامعه شناسی ایران، دانشگاه تهران، انجمن ایرانی روابط بین الملل و کمیسیون حقوق بشر اسلامی شرکت کردم و بعد از مدتها استاد را از نزدیک دیدم و گوش به سخنان راهگشایش سپردم.اخیرا و حدود دو هفته قبل در جلسه شورای راهبردی سازمان اسناد و کتابخانه ملی هر دو مهمان سرکار خانم اشرف بروجردی بودیم و بعد از مدتها جویای حال استاد شدم.برای نخستین کنگره جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان که ۱۱خرداد برگزار شد شخصا دعوتنامه را برایشان ارسال کردم که در پاسخ چند علامت تشکر فرستاده بودند و من بی خبر از وخامت حال استاد، گذاشته بودم همین روزها با ایشان تماس گرفته و بگویم چقدر جایشان در کنگره خالی بوده!، غافل از آنکه بقول قیصر؛ ای دریغ و حسرت همیشگی، ناگهان چقدر زود دیر می شود…
حرفهای ما هنوز ناتمام…
تا نگاه می کنی وقت رفتن است…
روحش شاد و یاد و نامش جاودانه باد
واکنش مشاور رئیسجمهور: فراوان احترام آفرید و صادقانه و شجاعانه هشدار داد
در واکنش به خبر درگذشت استاد قانعی راد، حسام الدین آشنا در صفحه توئیتر خود نوشت: «نام و یاد قانعی راد در سپهر جامعه شناسی ایرانی برجا خواهد ماند. او خوب آموخت، سخت کوشید، فراوان احترام آفرید و صادقانه و شجاعانه هشدار داد.»
پیام تسلیت رییس انجمن جامعه شناسی ایران
حسین سراج زاده رییس انجمن جامعه شناسی ایران طی پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت استاد محمد امین قانعی راد نوشت: «صبح چهارشنبه با هماهنگی با خانواده معزز قانعی راد به دیدار این دوست عزیز رفتم، همراه با همسرم و دکتر میرطاهر موسوی، تا قبل از سفری که داشتم از نزدیک از حال ایشان خبردارشوم و هم درباره همایش ملی آسیب های اجتماعی ایران، که هفته آینده ۳۰ و ۳۱ خرداد برگزار می شود، با او گفتوگو کنیم. پیشتر صحبت کرده بودیم که در این همایش سخنرانی داشته باشد.در دو سال گذشته که با بیماری دست بگریبان بوده و مراحل مختلف درمان را میگذرانده، در مقابل درد و رنج های ویژه این دوره، صلابت و استواری مثال زدنی داشت و روحیه عالیاش تسلیم جسم بیمارش نمیشد.دیروز هم با آنکه انگار جسمش دیگر به دشواری با روح بزرگ این دانشی مرد متعهد همراهی میکرد، اما نشانهای از ضعف در کلامش نبود. گفت: “خلق الانسان ضعیفا” و آشکارا اشارهاش به ضعف جسم نحیف از بیماری بود، چرا که با همه ناتوانی جسمی و درد ناشی از بیماری با هوشیاری و استواری سخن میگفت. این یادداشت را مینوشتم تا در آستانه عید سعید فطر از دوستان بخواهم تا برای سلامتیاش دعا کنند که خبردار شدم این روح بلند از قالب جسم ضعیف رها شد.با چشمی اشکبار و اندوهی عمیق از دست دادن این دوست ارجمند و صمیمی را به همسر مهربان و بردبار، به فرزندان برومند و عزیزش، و به همه دوستان و همکاران و اجتماع علمی کشور و به خصوص جامعه شناسان و اعضای انجمن جامعه شناسی ایران تسلیت میگویم.
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هرکو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران»
پیام تسلیت انجمن جامعه شناسی ایران
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
با کمال تاسف خبردار شدیم استاد دکتر سید محمدامین قانعی راد، استاد برجسته جامعه شناسی و رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران با جهان فانی وداع کرده است. اجتماع علمی کشور و جامعه شناسی ایران در این فقدان بزرگ عمیقاَ متأثر و ماتم زدهاند.مصیبت از دست دادن این جامعه شناس فرهیخته و متعهد را به خانواده محترم قانعی راد، اجتماع علمی کشور، اعضای انجمن جامعه شناسی ایران، همه دوستان، همکاران و دانشجویان این استاد فقید تسلیت عرض میکنیم و از پروردگار مهربان برای روح بلندش آرامش و رحمت مسئلت داریم.
روانش شاد و یاد و آرمان های بلندش ماندگار باد.
پیام تسلیت انجمن علوم سیاسی و انجمن مطالعات صلح ایران
با نهایت تاسف و تاثر، درگذشت استاد ارجمند جناب آقای دکتر محمدامین قانعی راد را تسلیت می گوئیم. ایشان در طول سال های گذشته، نه تنها عضو همیشه فعال و اثرگذار انجمن جامعه شناسی ایران بود، از هرگونه تلاش علمی مستقلانه و مدنی بی دریغ حمایت می کرد. انجمن علوم سیاسی ایران و انجمن مطالعات صلح ایران نیز مفتخرند که از راهنمایی های مشفقانه و مشارکت فعالانه ایشان برخوردار بوده اند.
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
با نهایت تاسف و تاثر، درگذشت استاد ارجمند جناب آقای دکتر محمدامین قانعی راد را تسلیت می گوئیم. ایشان در طول سال های گذشته، نه تنها عضو همیشه فعال و اثرگذار انجمن جامعه شناسی ایران بود، از هرگونه تلاش علمی مستقلانه و مدنی بی دریغ حمایت می کرد. انجمن علوم سیاسی ایران و انجمن مطالعات صلح ایران نیز مفتخرند که از راهنمایی های مشفقانه و مشارکت فعالانه ایشان برخوردار بوده اند. ضمن آرزوی شادی روح این استاد بی بدیل، برای خانواده محترم و سایر بازماندگان آن مرحوم آرزوی صبوری داریم و تردیدی نداریم که از صداقت، روشن بینی و صراحت علمی آن مرحوم همواره به نیکی یاد خواهد شد.
اشرف بروجردی : قانعی راد هیچ گاه جانب مردم را رها نکرد
اشرف بروجردی، رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در پیامی درگذشت سیدمحمدامین قانعی راد را تسلیت گفت: خبر درگذشت استاد ارجمند و دانشمند فاضل دکتر سید محمد امین قانعی راد، جامعهشناس و روشنفکر شریف، آزاده و مستقل کشور، سخت تکان دهنده و ناراحت کننده بود. قانعیراد در زمره آکادمیسینهایی بود که هرگز میان وظایف آکادمیک و تعهدات اجتماعی جدایی نیفکند و همواره تلاش کرد به طور همزمان در قامت یک چهره علمی و همچنین یک روشنفکر اجتماعی فعالیت کند. او در تمام طول دوره فعالیت علمی و اجتماعی خود، هیچ گاه جانب مردم و جامعه مدنی را رها نکرد، همواره به نقد ساختارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی پرداخت و به خصوص در دوران سخت در مضیقه قرار گرفتن تشکلهای مستقل علمی، نقشی بی بدیل در حفظ و اعتلای این تشکلها ایفا نمود.قانعیراد سال ها به عنوان عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و نیز عضو و رئیس انجمن جامعه شناسی ایران به توسعه و ترویج این علم در کشور کمک کرده بود و جدای از تالیفات متعدد در این حوزه به تربیت شاگردان و دانشجویان بسیاری همت گمارده بود که بی شک نامی نیک از او به یادگار خواهد ماند. یکی از مهمترین ویژگیهای فعالیت های علمی این استاد بزرگ، نگاه جامعنگر و کلان او به عنوان یک جامعه شناس در ارتباط با توسعه و مدیریت بود. این مسئله را میتوان در آثار به جا مانده از این استاد فاضل مانند«ناهمزمانی دانش: روابط علم و نظامهای اجتماعی – اقتصادی در ایران» و «نظام علمی کشور در برنامه سوم توسعه» به روشنی مشاهده کرد.فقدان دکتر قانعی راد برای خانواده سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران غمی دوچندان به همراه داشت. این استاد به تازگی به عضویت شورای راهبردی این سازمان در آمده بود و مشاورت علمی این سازمان و مسئولیت اندیشگاه فرهنگی این نهاد ملی را بر عهده گرفته بود. چشم امید ما برای شکوفایی و تعالی این نهاد نوپا در سازمان اسناد و کتابخانه ملی به تدبیر این استاد فرزانه بود.این ضایعه دردناک را به جامعه علمی و دانشگاهی کشور تسلیت گفته و برای خانواده آن عزیز از خداوند متعال صبر مسئلت می نمایم و امیدوارم صاحب ماه رمضان حافظ و حامی او باشد و آخرین افطار این ماه را میهمان سفره جدش امیرالمومنین علی (ع) باشد.
مصطفی معین: فقدان اندوهبار دوست فرزانه ام جبران پذیر نیست
دکتر قانعی راد د ر سال های اخیر همکاری نزدیکی با موسسه علمی – فرهنگی و اجتماعی رحمان و انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری داشت. فقدان اندوهبار این استاد و دوست فرزانه ام جبران پذیر نیست.دکتر محمد امین قانعی راد، جامعه شناس متعهد، فرهیخته،پرتلاش و شجاع به دیدار پروردگارش شتافت. او را که پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات سیاست علمی وزارت علوم و رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران بود از دیرباز می شناختم و در سال های اخیر همکاری نزدیکی با موسسه علمی – فرهنگی و اجتماعی رحمان و انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری داشت. آخرین دیدارمان در شب قبل از درگذشت او بود که با تنی چند از دوستان و با حضور طبیب حاذق و دلسوزش در منزل به عیادت رفتیم. ایشان علیرغم درد و رنج و ضعف شدید به میان ما آمد و در آخرین ساعات زندگی پر بار خود مانند گذشته به نقد اوضاع نابسامان کشور و آموزش عالی پرداخت. فقدان اندوهبار این استاد و دوست فرزانه ام جبران پذیر نیست و به جز تسلیت به همسر و فرزندان سوگوار و جامعه علمی و دانشگاهی ایران چیزی برای گفتن ندارم بجز : انا لله و انا الیه راجعون
“با قد تو قد سرو خم دارد
چون قد تو باغ، سرو کم دارد”
《روحش شاد و یاد و خاطره عزیزش جاودانه باد!》
محمد فاضلی: ایران را از عمق جان دوست داشت
محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در کانال تلگرامیاش به مناسبت درگذشت محمدامین قانعیراد نوشت: «جامعهشناسی و اصحاب اندیشه اجتماعی در ایران امروز سوگوار مردی شدند که سهمی بهسزا در بالیدن جامعهشناسی ایران داشته است. محمدامین قانعیراد (۱۳۹۷-۱۳۳۴)، استاد جامعهشناسی و رئیس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران، غروب پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ایران را به قصد دیار باقی وداع گفت. محمدامین قانعیراد را از ابتدای دهه ۱۳۸۹ میشناختم، بارها گفتوگو کرده بودیم و در چند مورد از نزدیک با هم کار کردیم. خودش مرا برای نقد کتاب «جامعهشناسی رشد و افول علم در ایران» دعوت کرد.ایران را از عمق جان دوست داشت و دلش نگران حال و آینده ایران بود؛ و تا آخرین روزها که تن رنجور شدهاش توان داشت برای ایران و مسائل مختلفاش فکر کرد، نوشت، مصاحبه کرد، کانال تلگرامیاش را بهروز کرد. جامعهشناسی را فقط در دانشگاه و کلاس حبس نکرد، به عرصه عمومی کشاند، همان گونه که نام کانال تلگراماش هم «جامعهشناسی حوزه عمومی» بود. من افتخار داشتم از مهر ۱۳۹۳ در پروژه «باید درباره آب گفتوگو کنیم» همکارش باشم. جامعهشناس زمانهاش بود و دریافت که محیطزیست و آب مسأله بزرگ پیش روی ایران عزیزش است. انجمن جامعهشناسی ایران را در کنار مرکز بررسیهای استراتژیک و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برای چهارده نشست «باید درباره آب گفتوگو کنیم» بسیج کرد. همانقدر با شور و تعهد وارد بحث محیطزیست و آب شده بود که به تخصص اصلیاش درباره جامعهشناسی علم میپرداخت؛ همان قدر مؤثر که دو دوره از درخشانترین دورانهای انجمن جامعهشناسی ایران را مدیریت کرد.
یک سال اخیر جسماش دیگر همراهی نمیکرد اما نگران ایران بود. آخرین بار در دیماه ۱۳۹۶ در نشستی که برای تحلیل اعتراضات خیابانی توسط انجمن جامعهشناسی ایران و انجمن علوم سیاسی برگزار شد، قبل از من سخنرانی کرد (نفر اول سمت راست عکس زیر)، با همه وجود از نگرانیهایش برای ایران گفت و هشدار داد. بیمناک بود، از سرطانی که او را تضعیف میکرد گویی نمیهراسید، شجاعانه با تن نحیفش آمده بود تا از سرطانهای خطرناکتری که بر جان ایران نشستهاند بگوید. سخنش که تمام شد، توان نداشت بالای صحنه بماند، آرام صندلی را ترک گفت و در بین حضار نشست. اما این شش ماه آخر هم دست از تلاش برنداشت، فعالانه اندیشید، نوشت، سخن گفت تا شاید گوش شنوایی پیدا شود.کتابهای پرشمارش یادگارهای جاودانه اوست. یادگارهای مردی که هم اخلاق و اصول دانشگاه را درونی کرده بود، هم در دفاع از استقلال و آزادی دانشگاه نوشت، هم برای اعتلای علم کوشید، و هم مسئولیت اجتماعی دانشگاهیبودن را یک لحظه از یاد نبرد. تردید ندارم در حالی ایران را ترک گفته که از عمق جان نگران این آب و خاک بوده است. روحش شاد.
دکتر مقصود فراستخواه: زهی فضیلت باشکوه که به زبان نمی آید
یادداشت دکتر مقصود فراستخواه برای درگذشت دکتر قانعی راد: قانعی راد را می توان از نحلۀ جامعه شناسی درمانگر و سیاست ورز به حساب آورد و از اصحاب علم رهایی در مقایسه با علم ابزاری. پابه پای رویدادهای ایران ونگونبختی های یک ملت، می دوید و یکان به یکان در حد توان به سر وقت مسأله های دشوار این سرزمین می رفت. چه روز سختی بود که گذشت. این روزها همه دشوار؛ اوضاع دردناک ونگران کننده وایامی تلخ که حاصل چند دهه نابخردی و بی تدبیری است و دیدن مردی بر تخت بیمارستان ؛ افزون بر این تلخکامی ها. دردْ این بار بیرحمانه تر از همیشه با قامت بلند یک جامعه شناس منتقد و یک روشنفکر اجتماعی دست به گریبان شده بود. دکتر محمد امین قانعی راد، نفَس نفَس می کرد؛ بسختی. همچنان می جنگید تا بماند وباز برای ما بنویسدوسخن بگوید اما نه برای اینکه به انشاهای مطبوعاتی و یا علمی (و رویم نمی شود بگویم به نشخوارها)بیفزاید بلکه شایدمرهمی برای زخمهای مان بنهد. وقت عیادت تمام شد با دکتر خانیکی وهمسرشان بیمارستان را ترک گفتیم به امید دیداری در زمان بعدی عیادت؛صبح جمعه ساعت نُه. آن صدای کشیدۀ سنگین هه… هه…. هه… همچنان با من بود. اما نمی دانستم که وداع آخر نیز خواهد شد.بیست وچند سال پیش با هم آشنا شدیم؛ اولین بار در حلقه کوچکی در کتابخانه مؤسسه پژوهش آموزش عالی برای تجدید ساختار وزارت علوم. دست به یکی شده بودیم برای تصمیم سازی و تدوین لایحه ای قانونی در جهت تمرکز زدایی آموزش عالی و استقلال دانشگاه ها و آزادی آکادمیک و حق وحقوق دانشمندان و نهادهای علمی بود تا بلکه عقول منفصل این جامعه باشند و به عقلانیت اجتماعی یاری مؤثر برسانند. آن روز ها در ساختمان وزارتی کسانی مثل دکتر معین و دکتر خانیکی و دکتر توفیقی از مطالعات مستقل علمی، از فکر مدیریت تغییر استقبال می کردند، در این میان خانیکی اصلی ترین «کنشگر مرزی» با پیشینه ای از مبارزه ؛ پایی در دانشگاه و پایی در ساختمان وزارت. باری از آن حلقه کوچک بی نام ونشانی که برکنار از بورکراسی پژوهش وگفتگو می کردیم، دکتر جاودانی بود که اکنون در فرصت مطالعاتی هست و درگیر کار تحقیق و دیگرانی مثل دکتر طلوعی و… اما خاطره دو تن از آن حلقه؛ بسیار سنگین؛یکی دکتر مصطفی ایمانی و دومی دکتر محمد امین قانعی راد. ایمانی سالهاست با بیماری خویش نرد دوستی می بازد، با درد ورنج آشناست و به حضورش که می روی همچنان خنده ای بر لب بی هیچ شکایت. و قانعی راد که دیروز خانواده محترمش با اصرار وناگزیر به بیمارستان آورده بودند. هردوی این مردان آزاده را همسران وفادارشان با یک دنیافضیلتِ آرام تیمار داری می کنند؛ زهی فضیلت باشکوه که به زبان نمی آید و جرعه جرعه زیست می شود وتجربه می شود و روح وروان و دل وجان می شود و در اعماق جاری می شود. با این سیستم های اجتماعی ناکارامد و نهادهای توسعه نیافته و ساختارهای قدرت و ثروتِ سخت جان و متصلب و متحجر، نهاد خانواده آخرین مأمن انسانهای بی پناه در ایران است.قانعی راد مرد میدان حوزۀ عمومی علم و جامعه بود. عزت نفس، از او دانشمندی مغرور (به معنای بلند کلمه) به بار آورْد. هرکس به این عالم آمده است تا بلکه کاری متفاوت بکند و قانعی راد آمد بود تا نقد کند و به ستم و سیاهی و نابکاری اخم کند و نهیب بزند. محترم بود و حرمت می داشت ولی اهل تعارف و مجامله نبود، بی پروا سخن می گفت. یک عمر پربار در سنت انتقادی ایستاد و تکان نخورد، مصمم و استوار با قامتی بلند. خوش سخن با طنزهای گزنده ، تلخ از جنس دارو. ما به قانعی راد نیاز داریم. این نژاد اصیل باید برای ایران بماند و همچنان نفس بکشد و بجنگد؛ نه با بدکاران و نابکاران که با بدکاری و نابکاری آنان.قانعی راد را می توان از نحلۀ جامعه شناسی درمانگر و سیاست ورز به حساب آورد و از اصحاب علم رهایی در مقایسه با علم ابزاری. پابه پای رویدادهای ایران ونگونبختی های یک ملت، می دوید و یکان به یکان در حد توان به سر وقت مسأله های دشوار این سرزمین می رفت و موضع می گرفت و حرف می زد تا بدانند که دانشمندان تنها برای تئوری پردازی ساخته نشده اند. این سرزمین، فرزندان دانشی خود را با خون جگر تربیت می کند و انتظار منشی گری دولتی یا تجمل گرایی تخصصی یا حتی برج عاج نشینی آکادمیک از آنها ندارد. علم اگر هست (ودر ایران تا بدین حد دست وپاشکسته) برای اینکه نوری برای زندگی بتاباند و در روشنی اش راهی برای تقلیل نگونبختی ها و مرارت های مان پیدا بشود.
فردایی که می خواستیم دوباره به عیادت برویم می آید اما دیگر قانعی راد نیست تا از او خواهش کنیم چشمانش را بگشاید وبا فرزندانش، با همسر وفادارش، با ما و با خوانندگان روزنامه ها وکاربران شبکه ها حرف بزند و سخن از درد و درمان بگوید. آه ای سرزمین پرمحنت، آه ای چشمان دوخته شده به ادامۀ دشوار ایران در میانۀ بیم و امید، آه ای درد، ای رنج، ای روزگار مغموم، آه ای صبح…../
نعمتالله فاضلی : تو چقدر جامعهشناسی و علوم اجتماعی را دوست داشتی و آن را برای ایران میخواستی
نعمتالله فاضلی در کانال تلگرامیاش برای محمدامین قانعیراد نوشت: «محمدامین عزیز ما رفت اما درسها و یادها و راه و سیرهاش جاودانه میماند… ما عهد میکنیم که در هر جا و هر لحظه به یاد آوریم که تو چقدر جامعهشناسی و علوم اجتماعی را دوست داشتی، چقدر آن را برای ایران و مردم نازنینش میخواستی، و برای آبادی و آزادی ایران این دانش شریف را ضروری میدانستی. محمدامین عزیزم ما تو را هرگز تنها نمیگذاریم و همواره از علم اجتماعی دفاع میکنیم.محمدامین عزیزم قول میدهیم انجمن جامعهشناسی را که تو آن را قوام و دوام بخشیدی پاس بداریم و توسعه دهیم. محمدامین عزیزم همیشه شاگرد تو میمانیم و از شجاعتها و فضیلتهایت در هر جا و هر زمان سخنها خواهیم گفت. محمدامین عزیزم تو از پیش نرفتهای و نخواهی رفت…
در این دو سال اخیر که درگیر بیماری بود لحظهای از پا ننشست. همیشه در همایشها و شوراها و سخنرانیها با هم بودیم. او چنان استوار سخن میگفت که هرگز نمیشد تصور کرد که بیمار است. او اسطورهای بود و شد برای همه ما»
روزبه کردونی : قانعیراد آنچه از دستش بر میآید انجام داد
روزبه کردونی نوشت: رومن رولان در کتاب تحسین شده ژان کریستف “قهرمان” را کسی می داند که انچه از دستش بر می آید انجام می دهد.در صفحه آخر فصل اول این کتاب گفت و گویی وجود دارد بین کریستف نوجوان و دایی اش گوتفرید : آنچه از دست بر می آید باید همان را کرد ALS ich kann کریستف : این که بسیار کم است .
گوتفرید : این بیش از آنی است که هر کس می کند. قهرمان؟ درست نمی دانم که این چه چیزی است . ولی تصور من این است که قهرمان آن کسی است که همان چیزی که از دستش بر می آید انجام می دهد. دیگران همین را هم انجام نمی دهند. دکتر قانعی راد جامعه شناس برجسته کشور در زمره افرادی بود که هرآنچه از دستش بر می آمد انجام داد و به تعبیر رومن رولان باید اورا قهرمان نامید. آخرین بار در سال ۲۹ بهمن ۹۶ در وزارت رفاه پیرامون عدالت اجتماعی از ارمان تا واقعیت سخن گفت .دکتر قانعی راد اشاره می کرد ما دچار انفجار گفتمانی هستیم و بیان کرد : “دستگاه تولید آسیب همیشه جلوتر از سازمانهای حمایتی است. هر اقدام و برنامه ریزی که انجام می شود، هر زمان ارزیابی می کنیم می بینیم مشکلات و آسیب ها جلوتر هستند. به نظر می رسد باید این دستگاه تولید آسیب را مطالعه کنیم. شاید هیچ جامعه را نشود سراغ گرفت که اینقدر در آن انفجار گفتمانی باشد. درباره عدالت، صبح تا شب در جامعه صحبت می شود.اسناد سیاستی، توسعه ای، رسانه ها، نماز جمعه، سینما، مصوبات نهادهای مختلف صحبت از این می کنند که تبعیض اجتماعی نباشد و در عمل می بینیم مسئولان می گویند در زمینه عدالت اجتماعی کارنامه قابل دفاع نداریم و با بحران عملیاتی مواجهیم و روز به روز در این زمینه اوضاع نامناسب تر می شود.” در گذشت این استاد فرهیخته و فرزانه را تسلیت می گویم.
به گزارش شفقنا، پیکر سیدمحمد امین قانعی راد روز یکشنبه ۲۷ خردادماه از مقابل انجمن جامعهشناسی ایران واقع در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تشییع میشود.
انتهای پیام