شفقنا زندگی- عضو سابق شورای شهر تهران با اشاره بر لزوم استقلال رای اعضای شورا در تعیین شهردار گفت: اعضای شورای شهر پنجم در انتخاب شهردار علاوه بر استقلال رای خود باید گرایش سیاسی خود را نیز مد نظر قرار داده و در راستای این گرایش تصمیم سازی کنند.
ولی الله شجاع پوریان، در خصوص دخالت افراد یا جریان های خارج از شورا در انتخاب شهردار و اهمیت استقلال اعضای شورا در انتخاب شهردار اظهار داشت: بر اساس قانون، انتخاب شهردار یکی از وظایف اصلی اعضای شورای شهر است، لذا اولین و مهم ترین وظیفه شورا همین انتخاب شهردار است و بعد از آن وارد پروسه نظارت بر عملکرد شهرداری می شوند.
وی ادامه داد: مردم با شناخت از این مسئله به افرادی رای داده اند که آن افراد بر اساس معیارها و هویتی که در زمان کاندیداتوری از خود بروز داده اند، شهردار را منطبق بر مطالبات و راهبردهای خود انتخاب کنند. بدیهی است دو گرایش کلان اصولگرایی و اصلاح طلبی در کشور وجود دارند که افراد ذیل این دو گفتمان به انتخاب دست می زنند.
شجاع پوریان تصریح کرد: هر کدام از این دو گفتمان دارای اصول و روش مدیریتی، معیارها، شاخصهای و مولفه های گوناگونی در نحوه مدیریت هستند و چه بسا رویکردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی اخلاقی آنها بر مسائل و مشکلات مدیریت شهری تاثیرگذار است.
عضو اصلاح طلب شورای چهارم شهر تهران تصریح کرد: در چنین حالتی اعضای شورای شهر باید بر اساس همان معیارهایی که به مردم وعده داده اند عمل کنند و فارغ از فشارهای بیرونی یا سفارش و توصیه نهادهای خاص فردی را که اعتقاد دارند توانایی اداره امور مدیریت شهری دارد، انتخاب کنند.
وی ضمن تاکید بر اینکه خوشبختانه در این دوره اعضای شورا از آزادی عمل و محدودیتهای کمتری لااقل در داخل شورا روبرو هستند، خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه همه اعضای شورا از یک لیست و گرایش هستند می توانند با آرامش خاطر و بررسی سوابق مدیریتی و سنجش برنامه های نامزدهای شهرداری، بهترین انتخاب را داشته باشند.
شجاع پوریان گفت: استقلال به معنای عدم فشارهای بیرونی و محدودیت های احتمالی خارج از مجموعه شورا امر مطلوبی است، اما اگر فردی با پشتوانه یک گرایش سیاسی خاص وارد شورا شده، باید وفاداری خود را به آن تفکر حفظ کند.
وی افزود: تصمیم گیری در راستای گرایش سیاسی به معنای عدم استقلال نیست بلکه قاعده سیاست مدرن آن است که افراد با تفکرات حزبی در مسائل کلان تصمیم گیری کنند، تا احزاب پشتوانه پاسخگویی قوی برای عملکرد مدیران خود باشند. لذا در این موضوع باید تفاوت این دو نکته را در نظر بگیریم.
این عضو سابق شورای شهر تهران اظهار داشت: در دوره چهارم مشکلی که وجود داشت این بود که امکان تاثیرگذاری فشارهای بیرونی و نهادهای خارج از شورا بیشتر بود، چون تعداد اعضای اصلاح طلب و اصولگرا به گونه ای بود که رای ورزشکاران در انتخاب نهایی شهردار موثر می افتاد و اینجا بود که دست هایی بیرون از شورا وارد کار می شدند و شرایط را به گونه ای رقم می زدند که این ذهنیت به وجود می آمد که شورا در انتخاب شهردار استقلال کافی نداشته است.
وی افزود: البته خوشبختانه در این دوره با توجه به موفقیت کامل لیست امید با چنین مشکلی روبرو نخواهیم بود، اما امیدواریم در حوزه های دیگر هم محدودیت هایی را برای انتخاب شهردار قائل نشوند.
وی با اشاره به اینکه فعالیت احزاب در کشور ما با محدودیت ها و مشکلات متعددی روبروست که ریشه در اصلاح قوانین و رویکردها، تغییر نگاه به حزب و تشکیلات سیاسی، تقویت فرهنگ کار گروهی و عوامل دیگر دارد اظهار داشت: احزاب اصلاح طلب نیز از این آسیب ها در امان نبوده اند و باید اعتراف کنیم تفکر حزبی در کشور ما هنوز نهادینه نشده است.
وی در ادامه گفت: اگر چه در چند سال اخیر این رویکرد در حال رشد است و نگاه مردم به احزاب بهتر شده اما خود احزاب و نظام سیاسی کشور امکان فعالیت مطلوب و موثر احزاب سیاسی را فراهم نکرده است.
شجاع پوریان با بیان اینکه در دو سه دهه گذشته احزاب مختلفی با رویکردهای اصلاح طلبی مجوز فعالیت گرفته اند، تصریح کرد: فلسفه تاسیس حزب پذیرش تکثر و تنوع در جامعه و تلاش قانونی برای کسب قدرت در عرصه سیاسی است.
وی افزود: اما مشکلی که در ایران وجود دارد این است که ظاهرا این تکثر بی انتهاست، یعنی ما در کشورهای پیشرفته می بینیم سطح گسترده ای از فعالان سیاسی ذیل یک ادبیات و اصول مشترک و کلان تحت یک حزب قرار می گیرند، اما در کشور ما که فرهنگ تحزب با مشکلاتی مواجه هست، هر حزب اعم از اصلاح طلب یا اصولگرا به مرور زمان دچار انشعاباتی می شود و همان انشعابات به مرور زمان به محض بروز کمترین اختلاف نظری به طیف ها و شاخه های مختلف تقسیم می شوند.
شجاع پوریان افزود: وقتی ما در یک دوره انتخابات شورای هماهنگی و در یک انتخابات دیگر شورای عالی سیاستگذاری و امثالهم داریم یعنی تعدد و تنوع احزاب اصلاح طلب باعث بروز اختلاف شده و برای کاستن از اختلافات یک نهاد یا شورا را منحل و متوسل به راه حل جدیدتری می شویم، در حالی که اگر یک حزب فراگیر وجود داشته باشد، این اختلافات کمتر و حصول هماهنگی و نتیجه تسهیل می شود.
انتهای پیام