شفقنا زندگی- کابل، پایتخت افغانستان، کلانشهری متراکم و خاکی با ۵ میلیون نفر جمعیت است که تخمین زده می شود پنجمین شهر سریعا در حال رشد جهان باشد.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا زندگی به نقل از “آتلانتیک سیتیز”، این شهر مابین دو حوزه آبریز در هندوکش و شکاف رشته کوهی پراکنده شده است. این منطقه یک قطب تجاری قدیمی واقع بر جاده ابریشم است. مرکزی پر رونق از بعد تجارت و فرهنگ، مقصدی برای توریست ها و نیز ارتش های خارجی و نیز صحنه ای پرخروش برای جولان روشنفکری و انقلابات سیاسی.
و البته ترافیک آن طاقت فرساست!
شهر کابل از سال ۲۰۰۱ رشد قابل توجهی داشته است. برنامه قبلی که برای توسعه ی این شهر در نظر گرفته شده بود یک برنامه ی ۲۵ ساله کلان به سبک برنامه ریزی های شوروی سابق بود که از سال ۱۹۷۸ تا ۲۰۰۳ به عنوان الگوی رشد این شهر مطرح بود. اما این طرح ۱۰ سال پیش از رده خارج شد؛ چرا که در زمانی ترسیم شده بود که شهر کابل تنها در حدود نیم میلیون نفر ساکن داشت و افزایش جمعیت سه میلیون نفری را تا سال ۲۰۰۳ برای این شهر پیش بینی کرده بود. اما هم اکنون جمعیت کابل ۲ میلیون نفر بیشتر از آن پیش بینی است. به علاوه سال های اجرای آن برنامه مقارن با جنگ ادامه داری شد که در شرایط آن دیگر ساماندهی خیابان ها و ایجاد فضای سبز اهمیتی نداشت.
این میراث جنگ است که هنوز هم که هنوز است ساختار این شهر را شکل می دهد؛ البته نه به شکلی که انتظار می رود. کابل به طور نسبی امن تر از سایر نقاط کشور افغانستان است. زندگی روستایی در کشور افغانستان تلفات زیادی را متحمل شده است؛ در زمان حمله طالبان میلیون ها نفر از روستاها و حومه فرار کردند و وقتی پس از حمله بازگشتند هیچ چیز برجای نمانده بود؛ نه خانه ای، نه مدرسه ای، نه بیمارستان و نه کاری!
یوسف پشتون- مشاور رییس جمهور حامد کرزای توضیح می دهد: «مردمی که خانه و کاشانه خود را در روستا از دست دادند به کابل آمدند در حالیکه در کابل نیز جایی برای ماندن نداشتند. بنابراین در هر جایی که می توانستند خانه هایشان را بنا کردند. نتیجه آن شد که ۷۰ درصد جمعیت کابل کنونی در سکونتگاه های غیررسمی زندگی می کنند؛ بسیاری از مردم در خانه هایی زندگی می کنند که در دامنه کوه های کابل قرار دارند و دسترسی به آنها تنها از طریق جاده های شیاردار پوشیده از سنگ ریزه و با اتومبیل میسر است».
قیس اکبر عمر نویسنده و قالیبافی که به تازگی خاطرات خود را از زندگی در افغانستان منتشر کرده است، با خانواده ی خود از منزل شخصیشان که در یک محله ی ثروتمندنشین کابل قرار داشته، در طی جنگ فرار کرده است. در طی دوران تسلط طالبان بر افغانستان، خانواده وی تحت تهدید و خشونت، مجبور به فروش خانه ی خود شدند. بعد از سقوط طالبان خانواده وی قطعه زمینی بر دامنه ی کوتاه به قیمت ۹۰۰ دلار خریداری کردند و به طور غیررسمی در آن اقامت گزیدند. وی می گوید: «ما تنها می خواستیم که قطعه زمینی بر دامنه ی یک کوه داشته باشیم چرا که بدین صورت می توانستیم خانه خود را از دور ببینیم.»
لیکن تمامی زمین های واقع بر روی کوه به طور قانونی از آن دولت است و نه تنها خانواده عمر انتظار دارند که به زودی از آنجا بیرون رانده شوند، بلکه این منطقه مستعد زمین لرزه نیز هست و به طور کلی شهرداری به این منطقه خدمات رسانی نمی کند از این رو این سکونتگاه تنها به عنوان یک منزل موقت مطرح است.
پیترو کالوگرو مدرس مطالعات و برنامه ریزی شهری در دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو که پایان نامه دکتری خود را در مورد برنامه ریزی شهری در کابل نگارش کرده و مدتی نیز برای وزارت مسکن و توسعه شهری کابل کار کرده است، معتقد است که شهرداری شهر کابل به طور سنجیده و دانسته و طی یک تصمیم برنامه ریزی شده این سکونتگاه های غیر رسمی را مورد غفلت قرار داده است.
در هر حال شرکت های خصوصی فعالیت های متعددی را آغاز کرده اند که طی آن خدماتی را برای شهروندان این سکونتگاه های غیر رسمی فراهم می کنند که شهرداری کابل برای این مناطق فراهم نمی نماید. خانواده ی عمر در حال حاضر ماهانه در حدود ۳۶ دلار برای تامین آب به یک شرکت محلی می پردازند- این مبلغ رقم قابل توجهی برای مردم این کشور است چرا که میانگین درآمد یک کارمند دولت در افغانستان ماهانه ۱۵۰ دلار می باشد.
اما با وجود مشکلات بیشمار، باز هم دلایلی برای امیدواری وجود دارد چرا که یک پلان برای هدایت توسعه ی شهر کابل در طی ۱۵ سال آینده به تصویب رسیده است. تخمین زده می شود که جمعیت کابل طی این زمان به حدود ۸ میلیون نفر برسد. خیابان هایی که برای ۳۰ هزار خودرو طراحی شده در حال حاضر ۴۰۰ هزار وسیله نقلیه را در خود جای داده است و پیش بینی می شود که تعداد این وسایل نقلیه تا ۱۵ سال آینده به ۸۰۰ هزار دستگاه برسد.
اما خودروها به خودی خود مهمترین دلیل ترافیک نیستند. به گفته ی پشتوم مشکل اصلی ترافیک شهر کابل تمرکز ساختمان های شهری در مکان های اشتباه است. ادارات دولتی اصلی و انبارهای تجاری در مرکز شهر متمرکز شده و تمامی مسیرهای اصلی شهر از آن می گذرد. در همین زمان، بسیاری از دیگر راه های موجود در کابل به دلیل مدیریت ضعیف ترافیک مورد استفاده قرار نمی گیرد. به بیان پشتون «کابل تنها یک مشت چراغ راهنمایی دارد و این حقیقتا غیرقابل باور و غیر قابل تحمل است».
پلان جدید شهر کابل دربردارنده ی طرح سه حلقه ترافیکی گرداگرد شهر و یک حلقه ی ترافیکی گرداگرد مرکز شهر است و پشتون امیددارد که مرکز شهر کاملا پیاده رو شود. البته پشتون می داند که این رویا یک رویای دور از دسترس است. در این پلان همچنین طی ۱۲ سال آینده توسعه شبکه ریلی سبک در کنار حلقه ترافیکی که به مرکز شهر متصل می شود و ترامواهای حمل و نقل سریع زیرزمینی پیش بینی شده است. برای دو سال آینده نیز در شهر کابل ایجاد سیستم اتوبوس سریع شهری پیش بینی شده است. اما حقیقت این است که در حال حاضر حمل و نقل عمومی کابل، از آنچه در سال ۱۹۷۷ بود، وضعیت بدتری دارد.
در مورد سکونتگاه های غیررسمی، راه حل روی کاغذ به سادگی این است که بسیاری از آنها به «کابل جدید» منتقل شوند که یک طرح توسعه برنامه ریزی شده برای داخل و اطراف منطقه “ده سبز” است. این پلان پشتوانه ی بین المللی نیز دارد و یک وب سایت به طور جزیی توسعه ی فضاهای سبز و پتانسیل آن را برای ایجاد حرفه ها و مشاغل توضیح داده است. برنامه ریزان امیدوارند که این طرح ۲۵۰ هزار واحد مسکونی دیگر فراهم کند. اما کالوگرو این پلان را غیرواقعگرایانه می داند، چرا که روشن نیست که آب این طرح توسعه از کجا تامین خواهد شد.
بنابر نظر پشتون این چشم انداز ۱۵ ساله بیش از یک میلیارد دلار هزینه دربرخواهد داشت؛ اما به طور نظری اگر این طرح با موفقیت انجام شود در طی ۱۵ سال حتی فقرای کابل نیز تردد و حمل و نقل روانی را در این شهر خواهند داشت.
انتهای پیام