شفقنا زندگی- شرق؛ سعید معیدفر: طرح افزایش جمعیت و تاکید بر مساله خانواده که یکی، دوسالی است مورد تاکید مسوولان قرار گرفته است باید ریشهشناسی شود؟ چه اتفاقی افتاده که این موضوع اهمیت یافته است؟ اتفاق رخ داده این است که میزان ازدواج کاهش و طلاق افزایش یافته و گرایش جوانها به تاخیر ازدواج و فرزندآوری بیشتر شده است و از آنسو اینروزها با موضوعی به نام تجرد قطعی هم روبهرو شدهایم؛ یعنی دختران و پسرانی که کمکم بهطورکلی بیخیال ازدواج و تشکیل خانواده میشوند. این اتفاقات روندی عادی در جامعه دارد و خیلی امر غریبی نیست، اما از دید مسوولان اتفاق خوبی نیست. حال آنکه باید بهلحاظ علمی و کارشناسانه بررسی کنیم این وقایعی که باعث نگرانی مسوولان شده در واقع فرآیند اعتدالگونهای است که در جامعه وقوع یافته و به شکلی عقلانی مانع از مشکلاتی میشود که در آینده جامعه با آن روبهرو میشود.
اگر روند جمعیت و نرخ رشد آن را نگاه کنیم تا قبل از انقلاب اگرچه بالاست، اما کاهنده است. اگر یکدهه عقبتر برویم، این رشد بالاتر است و در آستانه انقلاب روندی کاهنده مییابد و این واکنش طبیعی جامعه و متاثر از شرایط زیستی، کنترل مرگومیر و بالارفتن سطح آگاهیها است. اما یکباره با وقوع انقلاب شیبی تند در افزایش جمعیت پیدا کردیم، نرخ۲، ۵/۲یکباره به نزدیکی چهار رسید و این غیرقابلباور است و حتی میتواند خیلی بحرانآمیز باشد چراکه همیشه بین جمعیت امکانات زیستی و طبیعی تعادلی برقرار شده است. در گذشته کنترل جمعیت از طریق مرگومیر زیاد به وقوع میپیوست و وقتی جمعیت در نقطهای زیاد میشد با وقوع بیماریهای مسری و… گاهی تا یکسوم جمعیت از بین میرفت تا دوباره تعادل حیاتی برقرار شود، اما بشر در دنیای مدرن با مداخله فناوری توانسته جلوی مرگومیر را بگیرد و ما دیگر با انبوه مرگومیر کودکان یا مردم در اثر بیماری واگیردار روبهرو نیستیم، از آنسو شرایط زیستی هم با دخالت انسان در طبیعت بهتر شده است.
این حد توقفی و مرزی دارد؛ به هرحال ما در زمین زندگی میکنیم که منابعش محدود است، زمینهای کشاورزیاش در حال بایرشدن است و این افزایش جمعیت فشار بر امکانات حیاتی نیز میآورد و حتی حیات نسلهای آینده را با خطر مواجه میکند. آلودگی محیط زیست، هوا، کمبود آب خطر جدی برای ماست و با مشکلات زیادی از نظر آلودگی هوا، آب و محیطزیست دستوپنجه نرم میکنیم و وضعیتمان بسیار وخیم است.
اوایل انقلاب بهدلیل شرایط سیاسی- اجتماعی نسلی متولد شد که آنها را دههشصتیها مینامند؛ دههشصتیهایی که بیش از آنکه امکانات مناسب برایشان وجود داشته باشد به دنیا آمدند؛ در دوران مدرسه، دانشگاه و امکانات شغلی. جامعه ما ۳۰سال است فشار دههشصتیها را تحمل میکند و مشخص نیست تا کجا باید این فشار ادامه یابد. دههشصتیها در حال حاضر به حدی از اعتدال سنی رسیدهاند و با توجه به نبود امکانات برای ازدواج، تشکیل خانواده و مشکلاتی که در هشتسال گذشته ایجاد شد از جمله تشدید رکود تورمی بسیار بالا که در تاریخ ایران بیسابقه بوده است. مواجه هستند؛ جمعیت به حد تشکیل خانواده رسیده و برای ازدواج، کار و تشکیل خانواده امکانات میخواهد از آنسو منابع بهشدت کاهش یافته است. ما بهصورت کارشناسانه و علمی نتیجه میگیریم بخشی از دههشصتیها نمیتوانند تشکیل خانواده دهند. بهدلیل سختی کار، انگیزه زندگی را از دست دادند و از طرفی اگر قرار باشد تمام دههشصتیها ازدواج کنند و بچهدار شوند میدانید چه تغییر جمعیتی حاصل میشود؟
در فاصلهای کوتاه با شرایطی مشابه اوایل انقلاب روبهرو میشویم. اگر میزان باروری افزایش یابد آیا امکانات حیاتی کشور جوابگو خواهد بود؟ در حال حاضر بحران محیطزیست و بحران آلودگی هوا که ۲۰درصد بر نرخ مرگومیرها میافزاید، وجود دارد. میزان بالای طلاق اتفاق میافتد که ناشی از مشکلات خانواده و بخشی از این مشکلات اقتصادی است. جمعیت خودش، خود را کنترل میکند. قدیم با مرگومیر کنترل میشد امروز با تدبیر کنترل میشود. جوان، امروز میاندیشد و محاسبه میکند که آیا میتوانم با ۸۰۰هزارتومان تشکیل خانوادهدهم؟
ممکن است وضع مالی برخی از دههشصتیها خوب باشد، مشکلاتشان را حل کنند. اما بخشی از جامعه ما زیر خط فقر هستند و نمیتوان انتظار پشتیبانی خانواده را داشته باشند، درآمدش تکاپوی زندگی را نمیکند و با این حساب بخشی از دههشصتیها ازدواج نمیکنند.
انتهای پیام
life.shafaqna.com/