شفقنا زندگی- یک پژوهشگر دینی معتقد است که ایرانی ها همواره یکی از مبلغان پوشش بودند و همیشه از فرهنگ پوشیدگی در طول تاریخی یاد می کردند، به این ترتیب پوشیدگی یکی از ویژگی های تمدن ایرانی – اسلامی به شمار می رود.
حجت الاسلام یاسر موحد فرد، دبیر کل بنیاد فردوسی درباره حجاب و پوشش عنوان می دارد: پاکدامنی فقط منحصر به پوشش ظاهری نیست بلکه شامل چشم،گوش، اعضای بدن و همه حواس های پنجگانه انسان نیز می شود. رییس هیئت پهلوان خندق اضافه می کند که بهبودی وضعیت پوششی و فرهنگی ما زمانی حاصل خواهد شد که از نظر پژوهشی، پژوهش های درست و جامعی انجام شود.
متن گفت وگوی کتبی موحد فرد با خبرنگار شفقنا زندگی به شرح زیر است:
فلسفه حجاب چیست؟
واژه حجاب به آن معنایی که اکنون به کار می رود، نه تنها در دنیا بلکه در تاریخ تمدنی ایران و اسلام نیز مطرح نبوده است. حجاب از نظر لغوی به معنای پشت پرده است که در آیات شریفه قرآن کریم نیز ویژه زنان پیامبر(ص( که از آنها به ام المومنین یاد شده، بهره گرفته شده است؛ با توجه به اینکه زنان پیامبر (ص) قوانین خاصی را پذیرفته بودند و همسر پیامبر اسلام شده بودند به دلیل اهمیت و جایگاه ویژه ای که داشتند و همچنین برای اینکه در معرض سوء تفاهم ها، سوء برداشت ها و سوء نیت ها قرار نگیرند، قرار بر این گذاشته شده بوده که هر زنی که با پیامبر (ص) ازدواج کند، پس از فوت ایشان تا پایان عمر خود حق ازدواج و ارتباط مستقیم با مردم را نداشته باشد و از پشت پرده با آنها صحبت کند؛ در وراء و پشت حجاب بودن ایشان یک ضرورت به شمار می رفته که در تاریخ ذکر شده است؛ آنها پس از ازدواج با پیامبر(ص) حتی با محارم و نزدیکان خود نیز از پشت پرده سخن می گفتند، پس حجاب به این معنا در هیچ زمانی از تاریخ اسلام یاد نشده است. در کتاب «مسئله حجاب» استاد مطهری نیز به این امر اشاره شده است.
متاسفانه در خارج از کشور و در کشورهای غربی درباره حجاب معنای لغوی آن برداشت شده که برداشت درستی نیست. واژه ای که در فقه اسلامی عنوان می شده و ما از آن به معنای پوشش در زبان فارسی یاد می کنیم، سِتر است. سِتر به معنای پوشیدگی و پوشیده بودن است و در بسیاری از آیات قرآن به آن اشاره شده است.
نیاز ما به حجاب چیست؟
پوشش یکی از نیازهای جوامع متمدن بشری بوده و هست و اکنون نیز اگر کسی در مجامع مهم و رسمی حضور پیدا می کند، مشاهده می کنیم که هر چه پوشیده تر باشد، شخصیت اجتماعی اش فراتر می رود. از یک مرحله ای به بعد آثار جدید تمدنی مثل سینما و هنرهای مختلفی ظهور و بروز پیدا کرده و تلاش کرده اند تا به طبیعت نزدیک شوند؛ بدین روی شاهدیم که نقاشی ها، تندیس ها و پیکره سازی ها به ویژه در کشورهای غربی بسیار برهنه اند، اگرچه اینها وامدار تمدن روم و یونان باستان بودند اما در تمدن شرق و تمدن های بزرگ بشری به ویژه ایران، چین و هند پوشیدگی در مردم و به ویژه در میان طبقه های اجتماعی مطرحِ دربار، فرهیختگان، اندیشمندان و در یک کلام طبقه های اجتماعی فرادست بیشتر بوده و طبقه های اجتماعی فرودست به خاطر نوع وضعیت معیشتی و مالی، کمتر پوشش داشتند.
در ایران در روزگار باستان که بسیاری از کشورهای دنیا را در بر می گرفت با توجه به امپراطوری و جهان شاهی بزرگی که داشت و از شمال آفریقا تا شبه جزیره حجاز و از آسیای میانه و خاورمیانه تا هند و چین را شامل می شد، فرهنگ پوشیدگی وجود داشته و یکی از نیازهای بشری در فرهنگ ایرانیان به شمار می رفته است. پوشش باعث می شده که فرد در جامعه تاثیرگذارتر باشد البته در برخی از زمان ها آن بخش هایی که تحت تسلط ایرانی ها نبوده تحت تاثیر برهنگی غربی یا برخی تبلیغ ها که عدم وجود لباس برای خیلی ها فخر به شمار می رفته، مواجه هستیم. در تاریخ تمدن ویل دورانت این موارد به خوبی بیان شدند.
در اسلام تلاش شده است تا در زمان های متفاوت، قوانین مختلفی نیز تنظیم شود. اگر زمان صدر اسلام را در نظر بگیریم، می بینیم که بسیاری از احکام الهی به صورت دفعی و یکباره واجب نشده اند و با توجه به اولویت های جامعه اسلامی و فشارهایی که وجود داشته است، تلاش شده که بیشتر، اصول دین مانند خداپرستی ترویج شود و با مظاهر شرک مانند بت پرستی مبارزه شود ولی در همان سال ها نیز همواره فرهنگ پوشیدگی از سوی همسر پیامبر اسلام (ص)، حضرت خدیجه (س) و دخترشان حضرت زهرا (س) و حتی بسیاری از افراد متمدنی که به دین حضرت ابراهیم (ع)گرایش داشتند همانند خاندان ابوطالب و عبدالمطلب وجود داشته است.
ما باید در واژگان فقهی و محاوره ای مان درباره پوشش ایرانی – اسلامی بازنگری جدی داشته باشیم. اتفاقا من یکی از پیشنهاد دهندگان پروتکل یونسکو برای پوشش اسلامی در ورزش های بین المللی به عنوان یک میراث فرهنگی بودم، پوشش اسلامی (Islamic cover) مورد تصویب یونسکو به عنوان میراث فرهنگی مشترک کشورهای اسلامی به پیشنهاد ایران قرار گرفت. در ایران کنونی و حتی باستان نیز با مقوله پوشش رو به رو بودیم و نه تنها زنان بلکه مردان نیز پوشش کامل داشتند به طوری که دستار بر سر داشته و لباس های مشخصی که برای روحانیون معروف است، بر تن داشتند؛ یعنی قبا و لباس های سرداری بلند و لباس هایی که یقه گرد و پوشیده بودند، حتی کلاه یا دستاری بر سر همه ایرانیان بوده است. برای بانوان نیز آنچه از نگاره ها و نقش برجسته ها می شود ردیابی و واکاوی کرد این است که چادر یک پوشش ایرانی بوده است نه عربی؛ که از تمدن ایران به اسلام وارد شده است. همچنین ایرانیان در هر جایی که آثار تمدنی شان وجود داشته و ایران بر دیگر کشورها تسلط داشته، همواره پوشش ایرانی نیز به طور کامل به آن کشورهایی که تحت تسلط ایران بودند وارد شده است. در دوران باستان، آیین مهر و پس از آن آیین زرتشت و دیگر ادیان ایرانی و پس از آن نیز در دین اسلام به ویژه در فرقه های مختلف آن، ایرانی ها همواره یکی از مبلغان پوشش بودند و از فرهنگ پوشیدگی همیشه در طول تاریخی یاد می کردند. به این ترتیب پوشیدگی یکی از ویژگی های تمدن ایرانی – اسلامی به شمار می رود و در بسیاری از ادیان توحیدی نیز هنوز هم پس از انحراف هایی که در ادیان پس از گذشت سالیان رخ داده، روحانیون زن و مرد لباس های بلند سرداری و با پوشیدگی کامل دارند. به ویژه در ادیان بزرگ یهود، مسیحیت و اسلام، کسانی که دین دار هستند به فرهنگ پوشیدگی نیز وابستگی دارند. جالب است که در شاهنامه فردوسی نیز که می توانیم ده هزار سال تمدن ایرانیان و جهانیان را در آن به عنوان یک تاریخ تمدن بشری پیگیری و واکاوی کنیم، همیشه به ویژه برای بانوان، فرهنگ پوشیدگی جزو رفتارهای پسندیده اجتماعی به شمار می رفته است و از کلید واژه هایی مانند «روی پوشیدگان» و «موی پوشیدگان» بهره گرفته شده است حتی افتخار بسیاری از بانوان درباری بوده و شاهزاده هایی که غیر ایرانی بودند اما از تبار مشترک ایرانی برخوردار بودند یا در نبردهایی که ایرانیان با توران و کشورهای دیگر داشتند آن کشورها نیز وقتی می خواستند از ویژگی های شان بگویند از پوشیدگی خودشان برای ایرانی ها یاد می کردند، در این مورد به این شعر مشهور اشاره می کنم: منیژه منم دخت افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب
تاثیر حجاب در آرامش روانی فردی، استحکام خانواده و استواری و کرامت جامعه چیست؟
هر چقدر که فردی محفوظ تر باشد و از زندگی شخصی خود اخبار، اطلاعات و تصویرهای کمتری منتشر کند، قطعا آسودگی خاطر بیشتری دارد. پوشش به معنای فرهنگ پوشیدگی در اسلام آمده است تا حریم شخصی را که امروزه درباره آن بسیار، صحبت می کنند حفظ کند. یکی از حریم های شخصی که در اسلام و فرهنگ ایرانی بسیار به آن پرداخته شده است، فرهنگ پوشش است که قطعا به آرامش روانی فرد کمک می کند.
افراد فقط می توانند در مقابل محارم نَسَبی و سَبَبی خود با پوشش کمتری حاضر شوند. خداوند ازدواج را برای قوام و دوام خانواده و جامعه قرار داده است. دلیلش هم این است که در کرامت جامعه نیز تاثیرگذار است و اینکه هر فردی احساس نکند که حریم شخصی اش هر لحظه مورد تهاجم قرار می گیرد.
اینکه هر فردی به راحتی در شبکه های اجتماعی هر لحظه از زندگی خود را به اشتراک بگذارد و فرهنگ پوشیدگی را نیز رعایت نکند، مورد تایید نیست. شوربختانه بسیاری از افراد به ویژه نسل جوان که حتی تحصیل کرده هستند، نسبت به بسیاری از مزیت های حریم شخصی و خصوصی آگاهی ندارند و بعدها در زندگی شان دچار مشکل های بسیار جدی روانی، روانشناختی و اجتماعی می شوند که حتی کار و فعالیت های اجتماعی شان نیز دچار خدشه می شود اما باز هم نمی خواهند بپذیرند که یکی از مواردی که می توانست به آنها کمک کند تا در زندگی اجتماعی خود پیشرفت بهتری داشته باشند، این بوده که به راحتی در هر لحظه خودشان را در معرض دید عموم قرار ندهند و بتوانند از حریم شخصی خودشان محافظت کنند. وقتی شخص به حریم شخصی خود که یکی از آنها فرهنگ پوشش است، احترام نگذارد قطعا دیگران نیز با کمترین احترام از تصویرهای آنها سوء استفاده می کنند، صفحه های مجازی دیگری را به نام آن فرد راه اندازی کرده و به نام او اقدام های ناشایست و حتی سودجویانه انجام می دهند. در حالی که در اسلام با نگاه فراخ و گسترده ای که دین داری داشته و دین آخرالزمان بوده است و همچنین قرار نبوده دین دیگری پس از آن بیاید، همه امور به اندیشه های مردم پس از اسلام واسپاری شده است و اندیشه هایی که باید در این زمینه مترقی باشد و به ساختار اجتماعی، فردی و خانواده کمک کند اسلام پیش بینی می کرده است که حریم شخصی باید در همه زمان ها حفظ شود.
نقش حجاب در معرفی هویت اسلامی چیست؟
وقتی برای مجموعه ای یک نوع پوشش را در نظر می گیریم، بسیار راحت می توانیم هویت منسجمی را نیز برای آنها تعریف کنیم. در بسیاری از قشرهای مختلف مثل پزشکان، روحانیون، پلیس، قضات و نظایر آن اصطلاحا لباس فُرم بر تن دارند یا مهمانداران، خلبانان، نیروهای دریایی، زمینی و هوایی ارتش های مختلف دنیا و حتی تیم های ورزشی با یک نوع پوشش در سراسر دنیا ظاهر می شوند برای اینکه به طبقه اجتماعی خودشان به راحتی دسترسی پیدا کنند و احساس همذات پنداری هویت و انسجام بیشتری داشته باشند. قطعا در اسلام به ویژه در مراسم عبادی مثل نماز جماعت، آیین و مناسک حج به پوشش بسیار تاکید شده و حتی کسانی که قائل به پوشش در زمان های دیگر نیستند، می دانند که در زمان نمازگزاری و ورود به اماکن مقدس مانند مساجد باید پوشش خود را رعایت کنند، حتی در دیگر ادیان در مکان های مقدسی نظیر کلیسا یا معابد زرتشتی و یهودی یا زیارتگاه ها، لباس خاصی را به اجبار بر تن افراد می کنند که همان پوشیدگی است که در اسلام نیز برای حفظ حریم مکان مورد نظر به آن تاکید شده است. دلیلش هم این است که وقتی فردی پوشیدگی کامل دارد، ذهنش از مسائل جنسی و جنسیتی خارج می شود و زن و مرد راحت تر می توانند در جامعه با فکر آرامش بخش تری به فعالیت های اجتماعی خود بپردازند البته اسلام آنجایی که لازم بوده به ویژه برای همسران این پوشش را کاملا برداشته است که باعث تقویت و جاذبه در خانواده می شود و همانطور که پیش تر گفتم برای محارم نیز سطح کمتری از پوشش را مجاز دانسته است که آن نیز به خاطر آرامش روانی است که یک خانواده نسبت به یکدیگر اعتماد و اطمینان بیشتری دارند و کمتر پیش می آید که خانواده از نظر حریم شخصی بخواهند به یکدیگر تعدی کنند و اسرار یکدیگر را برای دیگران افشا کنند.
برخی استدلال می کنند که عفت فقط حجاب ظاهر نیست و می توان قلب را عفیف و پاک نگاه داشت و ضرورتی به پوشش ظاهر نیست. برخی از منتقدان حجاب نیز عملکرد منفی برخی از افراد محجبه را ملاک قرار داده و می گویند حجاب دلیلی بر داشتن قلب سلیم نمی شود. نقد شما بر این دیدگاه چیست؟ آیا عفت باطنی و ظاهری لازم و ملزوم یکدیگرند؟
وقتی یک قانونی تنظیم می شود، درست است که به موارد استثنا آن نیز توجه می شود اما به نظر من قانون، قانون است و لازم الاجرا؛ ما یا قوانین اسلام را نمی پذیریم یا باید همه قوانینش را بپذیریم. قطعا یکی از قوانین قطعی اسلام، فرهنگ پوشیدگی است که به صورت خاصش برای زنان پیامبر(ص) و به صورت عمومی، سِتر و پوشش برای همه انسان ها لازم و ضروری به شمار آمده است و می توان گفت برای مسلمانان واجب است. بسیاری از دستورهای اسلامی که در فرهنگ ایرانی ما دیده می شود یک فرهنگ اخلاق مدارانه است؛ یعنی افراد می توانند مسلمان نباشند اما به دستورهای اسلامی پایبند باشند و از مزیت های رفتاری و اخلاقی آن بهره مند شوند. افرادی هستند که به فرهنگ اسلامی و حتی شیعی علاقه مندند؛ در ظاهر مسلمان نیستند ولی از بسیاری از مسلمانان، مسلمان ترند به ویژه کسانی که در نهج البلاغه پژوهش کردند. در اسلام بسیار توصیه شده که هر چیزی زکاتی دارد و زکات زیبایی و جوانی پاکدامنی است و نص صریح روایت های اسلامی است که فردی که از نظر جسمی زیبارو است باید عفت و پاکدامنی داشته باشد. در قرآن کریم هم اشاره شده که پاکدامنی فقط منحصر به پوشش ظاهری نیست و تنها پوشاک و لباس را شامل نمی شود بلکه چشم، گوش، اعضای بدن و همه حواس های پنجگانه انسان و حتی پندار و نیت های انسانی نیز در این مقوله می گنجند. بارها توصیه شده است که اِنَّ اَلاَعمالُ بِالنیات، یعنی به درستی که همه کردارها و رفتارها با نیت های انسانی پذیرفته می شود.
واژه عفت و پاکدامنی در بسیاری از زبان های تمدنی بزرگ نیز ما به ازای مشخصی ندارد ولی در زبان فارسی، قرآنی و اسلامی به پاکدامنی و عفیف بودن اشاره شده به این دلیل که فرد باید عفت و پاکدامنی قلبی یا چشمی داشته باشد و دلیل بر این نمی شود که هر کسی به قدری آزاد باشد که آزادی های دیگران را سلب کند. آزادی در تعریف جهانی به این معنی است که هر فردی آزاد است تا زمانی که به آزادی های دیگران لطمه وارد نکند. وقتی شخصی خود را بدون پوشش عرضه می کند چگونه می تواند از دیگران بخواهد که عفت چشم و احساس داشته باشد. اگر شخصی به کسی که پوشیده است عفت و پاکدامنی چشمی، زبانی، فکری و احساسی نداشته باشد کاملا عمل او تقبیح شده و ناپسند است ولی اگر شخصی پوشیده نباشد و به او آسیب اجتماعی وارد شود اگرچه این عمل نیز تقبیح و نکوهیده است اما خود شخص هم مقصر تلقی می شود چرا که خودش را در معرض این اتفاق ها قرار داده است. من نمی پذیرم که کسی به بهانه اینکه عفت قلب یا نگاه داشته باشد عفت ظاهری اش را ترک کند.
برخی از منتقدان حجاب، آن را تبعیض بین زن و مرد می دانند و حجاب را نوعی محدودیت برای زنان برمی شمرند. آیا در شرایط امروز جامعه، حجاب و عفاف فقط مختص زنان است و متوجه مردان نیست؟
خیر، این گزاره درست نیست. حجاب برای همه مردان و زنان در ابعاد مختلف توصیه شده است. با توجه به تاریخچه پوشش که در صدر اسلام نیز مورد تاکید بود به طور مثال در مکه شاید پوشش و حجاب به صورت کامل از آغاز واجب نشده ولی در مدینه پس از نخستین حکومت اسلامی یکی از قوانینی که از آن یاد شده پوشش مرد و زن است ولی با توجه به اینکه از نظر جلوه های ظاهری در آفرینش خداوندی، زن زیباتر از مرد خلق شده است پوشیدگی او بیش از پوشیدگی مرد است اما این دلیل بر آن نیست که مرد پوشیده نباشد و همه اندام خود را برهنه کند.
یکی از جاذبه های خانواده که جلوه گری زنان است، معروف به تبرج و آرایش است که در اسلام برای استحکام خانواده بسیار تاکید شده است. در کشورهای اسلامی و شرقی بیش از کشورهای غربی به آرایش و نوع پوشش توجه می شود. پیش از اینکه غرب به این موارد توجه کند، شرق به آنها توجه می کرده است. به ویژه در ایران و در اسلام نیز تایید شده است. محدودیت، محرومیت و ممنوعیت بهره گیری از طلا و ابریشم را برای مردان می بینیم نه برای زنان؛ فقط به زنان توصیه شده است که تا می توانند زیورآلات و زیبایی های خود را برای نامحرمان بپوشانند و جلوه گری ها و زیبایی های شان فقط در درون خانواده باشد.
در ضمن پوشیدگی تبعیض بین زن و مرد نیست. هر فردی در جامعه با توجه به شرایط جسمی، روحی، روانی و سطح اجتماعی اش سنجیده می شود. همان طور که پیش تر گفتم با توجه به اینکه خداوند در آفرینش زنان زیبایی قرار داده است و جلوه گری های جسمی آنها نیز بیشتر از مردان است، بنابراین پوشیدگی شان بیش از مردان توصیه شده است. به این ترتیب همان طور که در همه رشته های ورزشی برای زنان به خاطر جسمشان زمان کمتری در نظر می گیرند، توپ سبک تری را مورد استفاده قرار می دهند یا تور را پایین تر می آورند یا در مشاغل بسیار سخت و طاقت فرسا زنان حضور ندارند در این مورد نیز یک توصیه و سفارش است و تبعیضی در کار نیست. در واقع بر پایه ساختار روحی، روانی، جسمی و آناتومی زن و مرد است که نوع پوششی که توصیه شده، متفاوت است و نمی توانیم تبعیضی را ببینیم. پوشش در بسیاری از موارد باعث آرامش روحی و روانی جامعه می شود با توجه به اینکه از نظر طبیعی نیز مرد می تواند به زن گرایش داشته باشد، خداوند متعال جلوی حریم های شخصی زنان حفاظی قائل شده که به آن پوشش می گوییم و باعث مصونیت برای آنها شده است.
این بیان که حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است را تبیین بفرمایید؟
در این مورد مردان نهی شده اند که به حریم زنان وارد نشوند. در محیط های زنانه، زنان آزاد هستند و در بسیاری از موارد می توانند به حریم مردان وارد شوند مانند مسابقه های جهانی که به مردان توصیه می شود زنان را بدون پوشش نبینند و به حریم خصوصی آنها وارد نشوند اما وقتی مسابقه های ورزشی مردان از تلویزیون به صورت مستقیم نشان داده می شود پس می شود گفت برای زنان کمتر محدودیت قائل می شوند تا مردان؛ و برای زنان مصونیت و محافظت قائل هستند تا کمتر کسی بتواند به حریمشان تجاور کند.
آیا رنگ و نوع خاصی از حجاب مدنظر اسلام است یا معیار حجاب صرفا داشتن پوشش شرعی است؟ آیا اصرار بر رنگی خاص از ضرورت های پوشش شرعی است؟
در اسلام در نوع و رنگ لباس همه انسان ها آزاد هستند. فقط در پوشیدگی بدن توصیه شده است و مشخصا برای زنان اصطلاحا وجه و کفین گفته می شود یعنی فقط باید صورت و دست ها از سرانگشتان تا مچ پیدا باشد؛ برخی پایپوش برای بانوان را نیز احتیاط واجب دانستند. در پوشش مردان نیز به همین ترتیب مشخص است که اندام باید پوشیده شود جز موها، دست ها تا آرنج ها آزادند اما پایین تنه و بالا تنه مردان باید پوشیده باشد. بسیار تاکید شده است که از لباس شهرت یعنی لباسی که افراد را مورد توجه بیش از حد که از حالت عرف و عادی خارج می کند، استفاده نشود. در بسیاری از فرهنگ های ایران افراد حتی چادر مشکی نمی پوشند بلکه از چادرهای رنگی و طرح دار استفاده می کنند.
در مورد رنگ، رنگ های روشن نظیر آبی آسمانی، زرد، سفید و رنگ های شاد به ویژه برای زنان در خانه بسیار توصیه شده و دارای ثواب زیاد است. استفاده از رنگ های شاد و روشن همسران برای یکدیگر باعث گرایش آنها به یکدیگر می شود و این امر سبب تقویت خانواده می شود. خانواده به عنوان بنیان اصلی جامعه محسوب می شود. رنگ های مختلفی در اسلام توصیه شده است و علت توصیه به استفاده از رنگ های روشن نیز این است که افراد زودتر متوجه کثیفی آن می شوند و زودتر برای پاکی و تمیزی آن اقدام می کنند البته رنگ روشن در روحیه افراد نیز تاثیر دارد. در اسلام به استفاده از رنگ زرد بسیار توصیه و بارها تاکید شده که این رنگ باعث شادابی، نشاط و برکت می شود. همه رنگ ها مورد تایید فرهنگ ایرانی- اسلامی است و ما همیشه رنگ های مختلفی را در لباس های مان در همه عرصه های تاریخی و از سوی قشرهای مختلف داشته ایم.
وضع حجاب در شرایط فعلی جامعه چگونه است؟ برخی معتقدند وضعیت حجاب در شرایط فعلی جامعه مناسب نیست اگر چنین است به نظر شما دلایل نامناسب بودن این وضعیت چیست؟
وضعیت حجاب مشخص است. همه انسان ها می توانند پوشش های مختلفی داشته باشند حتی همانطور که گفتم افرادی که پوشش کمتری دارند در مکان های عبادی، فرهنگی و مجموعه های اداری پوشش خود را کامل تر می کنند البته تاکید مسئولان و تاکید مردم به عنوان امر به معروف و نهی از منکر می تواند موثر باشد. اگر چند درصدِ خاص را در نظر نگیریم، بقیه افراد به فرهنگ پوشش اعتقاد دارند البته بسیاری از افراد نیز نسبت به مزیت هایی که پوشش برای آنها فراهم می کند نا آگاه هستند و گاهی راحت ترین کار این است که به جای پژوهش، صورت مسئله را پاک کنیم، متاسفانه افراد در حال گرایش پیدا کردن به این سمت هستند.
شبکه های اجتماعی و دسترسی افراد به زندگی خصوصی دیگران نیز فراگیر شده که به این مسائل دامن می زند. افراد به راحتی خودشان را در فضای مجازی عرضه می کنند و تقلید از یکدیگر ممکن است سبب شود که اشخاص نوع پوشش، رفتار، باور و کردارشان نیز تغییر کند. در دهکده جهانی این اتفاق ها بیشتر رخ می دهد. وضعیت پوشش نسبت به بسیاری از کشورهای دنیا مطلوب است ولی هنوز کاستی های بسیاری دارد و باید در زمینه مد و لباس ایرانی – اسلامی بیشتر تلاش کنیم و افراد را در کارهای خلاقانه آزاد بگذاریم تا از وضعیت موجود عبور کنیم.
آیا امیدی به بهبود وضعیت حجاب در جامعه امروز ایران هست؟
بهبودی وضعیت پوششی و فرهنگی ما زمانی حاصل خواهد شد که از نظر پژوهشی، پژوهش های درست و جامعی انجام شود. از همه عرصه های هنری، فرهنگی، پژوهشی و ادبی به درستی بهره گرفته شود و در آثار هنری از هنرمندان بخواهیم که این فرهنگ ایرانی- اسلامی را که یکی از آنها جلوه در پوشش و فرهنگ پوشیدگی ما دارد، باز آفرینی کنند و بتوان آن را تبلیغ کرد که متاسفانه من کمتر چنین مواردی را می بینم؛ در صداوسیما، سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی، سنتی و صنایع دستی کسانی را که به صورت مدرن چنین اقدام هایی انجام دهند را نمی بینیم. به طور مثال وارد حوزه مد و لباس شوند و از هنرهای ایرانی و طرح های اسلیمی، پوشش ها و نگاره هایی که ایرانی ها داشتند بهره بگیرند و آنها را بازآفرینی کنند. پوشش های بسیار جذابی را طراحی کنند. در سطح گسترده در رسانه ملی، خبرگزاری ها و روزنامه ها امکان تبلیغ وجود داشته باشد. اقدام هایی که در دنیا برای تبلیغ برهنگی انجام می دهند ما برای فرهنگ پوشیدگی خودمان که از فرهنگ برهنگی آنها قطعا چندین درجه بالاتر است، انجام دهیم. قطعا با تبلیغات و پژوهش های درست وضعیت رو به بهبود خواهد رفت. از دیگر سو نیز وضعیت اقتصادی، شغلی، معیشتی، روانی، اجتماعی و آرامش افراد در جامعه ایجاد شود، می توانیم از همه افراد بخواهیم که به قوانین پایبند باشند اگر این موارد وجود نداشته باشد و به صرف تبلیغات بخواهیم افراد جامعه پوشش داشته باشند، صحیح نیست. باید به این مقوله هم توجه کرد که کسی که بخواهد پوشش کامل داشته باشد، نیاز به هزینه هایی دارد، اگر کسی بخواهد دو سه دست چادر و چند دست مانتو داشته باشد یا مردان کت و شلوار داشته باشند بسیار هزینه بر است. اگر کسی از نظر اجتماعی، رفاهی و معیشتی مشکل داشته باشد، طبیعتا چادر یا کت شلوار را از سبد خانواده اش خارج می کند و با کمترین پوشش در جامعه ظاهر می شود. به نظر من باید برای پوشش کامل مثل چادر، مانتو، کت و شلوار و لباس هایی که تولید ملی است، یارانه اختصاص دهیم تا به جای لباس های غربی که شاید ارزان تر از تولید ملی هم باشند از تولیدهای داخلی و پوشیده تر استفاده شود.
تا چه اندازه عملکرد غلط در حوزه های دیگر و نارضایتی های اجتماعی خود را در قالب بدحجابی نشان داده است؟
در اینکه مشکلات معیشتی، اجتماعی و ناهنجاری های آن باعث می شود که بسیاری از افراد نافرمانی مدنی انجام دهند و از قوانین تخطی کنند و بخواهند خودشان را به صورت هایی که جامعه نمی پسندد نشان دهند در همه جای دنیا وجود دارد و منحصر به ایران و کشورهای اسلامی نیست. بسیاری از کم حجابی ها به خاطر ناهنجاری هایی است که متاسفانه در جامعه با آن مواجه شدیم. بخشی به عدم وجود شغل، احترام و سطح اجتماعی افراد بر می گردد؛ بسیاری از افراد نیز به خاطر اعتراض و برخی هم به خاطر نوع آموزش شان از کودکی دچار کم حجابی یا بدحجابی می شوند. همان طور که عده ای از افراد نماز نمی خوانند یا روزه نمی گیرند، عده ای نیز به پوشش اعتقادی ندارند اما با توجه به ارتباطی که با افراد و طبقه های اجتماعی گوناگون داشتم، متوجه شدم که بسیاری از افراد حتی قشر تحصیل کرده که نماز و روزه را قبول دارند، مفهوم پوشش یا حجاب اسلامی برایشان توجیه و تبیین نشده و یکی از این مشکل ها این است که ما به صورت درستی از مفاهیم دینی و ارزشی مان دفاع نکرده و درست آن ها در جامعه بیان نکردیم.
برخی قانون حجاب را مورد اشکال قرار می دهند و خواهان اختیاری شدن حجاب هستند، دیدگاه شما چیست؟ آیا اختیاری شدن حجاب کمکی به بهبود اوضاع می کند و اساسا فایده ای دارد؟
اختیاری بودن بسیاری از قوانین ناگزیر در همه دنیا وجود ندارد. یعنی اگر چیزی قانون باشد باید انجام شود. ما اگر بخواهیم قوانین اسلامی را ترویج کنیم باید قوانینی که در اسلام وجود دارد ترویج پیدا کند؛ پس قانون اختیاری بودن بی معنی است. مثلا کسی بگوید می خواهد آزاد باشد و نسبت به بسیاری از مواردی که دیگران موظف به انجام و یا رعایت آن هستند موظف نباشد، چنین اتفاقی نمی تواند بیفتد. اگرچه خیلی خوب است که هر شخصی بتواند انتخاب خودش را داشته باشد و اجبار به آن معنا نباشد که مثلا در مدارس به دانش آموزان اجبار کنیم از چادر استفاده کنند و سپس این باعث شود که از چادر گریزان شوند یا از کودکی در گرمای شدید آنها را مجبور به استفاده از چادر کنیم در حالی که در بسیاری از موارد در روایت ها و فتوای برخی از مراجع آمده که سن تکلیف برای دختران سیزده سالگی است. بسیاری از کودکان هشت، نه ساله ما از نظر جسمی و جنسی به بلوغ نرسیدند و ما اجبارشان می کنیم؛ در روایتی مشهور، امام صادق (ع) فرمودند: دختر نیز مانند پسر است و می تواند از سیزده سالگی به سن تکلیف برسد مگر اینکه قبلا بلوغ جنسی و جسمی پیدا کرده باشد. بنابراین باید در قوانین مان تجدید نظر کنیم. قطعا در نوع اختیاری بودن پوشش باید تلاش بیشتری داشته باشیم. مراکزی که دارند نوعی خاص از یک پوشش را به صورت اجباری ترویج می کنند بعدها باعث دلزدگی از آن پوشش می شوند. متاسفانه بسیاری از مراکز آموزشی ما در آموزش و پرورش از دوران دبستان اصرار به پوشش چادر دارند حتی در دبیرستان و دانشگاه نیز اصرار و اجبار به این معنا درست نیست.
راه درست تشویق، ترویج و تحکیم حجاب شرعی چیست؟
باید مزیت های پوشش و آسیب های عدم پوشش هر فرد در جامعه تبیین شود. از کودکی به فرد و همچنین به خانواده ها آموزش داده شود. مشکل هایی هست که اکنون در جامعه بسیار گریبانگیر شده، از طرفی افراد بسیاری از آنچه را که نباید ببینند به راحتی می بینند و از طرفی شاهد ممنوع شدن همان موارد هستیم و متاسفانه این اتفاق ها و مشکل های اجتماعی و ناهنجاری ها را به وجود می آورد. بدین منظور باید به افراد یاد بدهیم که هر چیزی را نباید ببیند(حجاب چشم داشته باشند) و یا هر چیزی را نباید بشنود، عده ای با یکسری از شبهات روبه رو می شوند اما پاسخی از سوی مدارس، دانشگاه ها و رسانه ملی دریافت نمی کنند؛ طبیعتا این مورد سبب می شود که فرد به سمت آن شبهات گرایش پیدا کند، پس باید پوشش و حجاب چشم و گوش را هم توصیه کنیم و اگر از نظر اقتصادی و معیشتی نیز به مردم کمک کنیم. در این صورت می توانیم مدعی شویم که مسائل را تبیین کردیم و مردم نیز از نظر اجتماعی و رفاهی تامین هستید؛ پس چرا به قوانین اجتماعی اسلامی و ایرانی پایبند نیستند. بنابراین اگر پس زمینه ها و پشت صحنه های این جریان، ساختارها و پایه هایش را درست و اصولی بنیان نگذاریم، نمی توانیم از افراد توقع داشته باشیم که پوشش خود را رعایت کنند. اگر ما می خواهیم که فرهنگ پوشیدگی مان رو به رشد باشد باید نگران این باشیم که چرا هر روز بودجه فرهنگی، هنری و پژوهشی ما در کشور کمتر می شود و هیچ کس ناراحت نیست، چرا هیچ کس به برنامه های فرهنگی، هنری و پژوهشی اهتمام نمی ورزد، چرا به هنرمندان و پژوهشگران توجه نمی شود، چرا به افراد تحصیلکرده دارای جایگاه اجتماعی از نظر اقتصادی رسیدگی نمی شود. ما حتی می توانیم پژوهشکده ویژه ای را برای این نوع مسائل راه اندازی کنیم و از دانش های مختلف و طبقه های اجتماعی مختلف نیز دعوت به همکاری کنیم، دانشنامه های کتبی، تصویری و صوتی در این زمینه آماده سازی کنیم و امکان مشاوره خانوادگی و اجتماعی نیز به صورت رایگان برای مردم فراهم کنیم تا افراد بتوانند پرسش های خود را مطرح کنند و برای آنها واقعا پاسخ داشته باشیم. متعصبانه و فقط درون دینی به مسائل نگاه کردن ما را دچار مشکل می کند.
انتهای پیام