شفقنا زندگی- یک روانشناس در خصوص مهم ترین تهدیدات نهاد خانواده اظهار داشت: تهدیدات پیش روی خانواده ها بسیار زیاد و مختلف و متعدد است و بسیاری شفاف و روشن نیست. آنچه که باعث می شود اعضای خانواده خصوصا جوانان گرفتار شوند، عموما ناآگاهی ها است. در این میان دو نوع آگاهی وجود دارد، یک نوع آگاهی نسبت به مبنا و شناخت و حقیقت انسانی است. البته به فراخور سنی، مهم آگاهی هایی است که در خانواده باید باشد و افراد رشد پیدا می کنند و یک نوع آگاهی دیگر نیز وجود دارد که این آگاهی باید پس از این باشد و آگاهی به زمان و به مسائل و موضوعاتی است که در جامعه وجود دارد و پدید آمده و متفاوت است و در سطح گسترده ای جهانی می بینیم که از نظر علمی و تکنولوژی و مسائل متعددی که انسانها در زندگی با آن روبرو هستند، آسیب ها و خطرات و انحرافات چند برابر و رشد کرده است و در زمینه های متفاوتی وجود دارد.
دکتر سیده منور یزدی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا، در مورد دیگر آسیب های تهدید کننده نهاد خانواده اظهار داشت: این آسیب ها شامل آسیب های اقتصادی، شخصیتی و اجتماعی است. شخص می خواهد از زمان عقب نماند به روز باشد و با مطالب هماهنگ باشد ولی از این نظر که شناختی نسبت به آنها ندارد، دچار آسیبهایی متفاوتی می شود. مسائل اقتصادی و شخصیتی بسیار اهمیت دارد یکی از تهدیداتی که در خانواده ها به طور عجیبی با آن روبرو هستیم مساله آسیب های شخصیتی است. شاید اکثرا چیزی ندانند و زمانی که متوجه شوند خود مخالف آن نماد شخصیتی باشند ولی گرفتار نماد شخصیتی می شوند که از نظر خودشان هم مذموم است. ما به مساله عدم شناخت بر می گردیم. حال مساله مهم این است که چرا شناخت خانواده ها کم است و کم توجه می کنند. آنقدر در این هیاهو قرار گرفته اند که هیچ نیازی به شناخت نمی بینند. به طور مثال شرکت های هرمی جوانان را به طوری آموزش می دادند که در معرفی مسیر کاری این شرکت ها به نحوی سلسله وار پیش بروند که خطا ها و گمراهی های موجود در مسیر اصلی شناخته نشود. نمایش و مانور آنقدر زیاد و قوی است که جوانها به این فکر نمی کنند که راجع به این موضوع فکر کنند.
دکتر یزدی در ادامه گفت: اگر انسان در زندگی روش انتخاب زندگی و سبک زندگی خود را با فکر و اندیشه انجام کند و از زیاده روی های خود جلوگیری کند، بر روی طریقه رفتن و رسیدن به خواسته های خود فکر می کند و به سرعت گرفتار این تبلیغات شدید نمی شود. آدمها می خواهند از تبلیغات موجود در شبکه های اجتماعی استفاده کنند ولی نمی دانند بعد از آن چه اتفاقی می افتد و مردم را اسیر می کنند ولی وقتی فرد خودش را کنترل کند وضعیت متفاوت خواهد بود. این مسائل موجب می شود ما در رابطه با این آسیب ها و حوادث فرصتی داشته باشیم. شما می بینید وقتی پیامک های تبلیغاتی برای افراد می رسد آنها بدون دقت دکمه را می زنند و می پذیرند همین بحث در روابط شخصیتی و روابط خانوادگی و روابط اجتماعی نیز وجود دارد و افراد بدون اطلاع و آگاهی به سرعت ورود می کنند. این بحث در محافل علمی و دانشگاهی ما نیز وجود دارد چقدر از دانشجویان خوب ما که در میانه راه کار خود را متوقف می کند. چون انتخاب ها اشتباه است و یا در میانه راه وارد بحث رابطه ها و… می شوند و از مسیری که در پیش گرفته اند باز می مانند. این تهدیدات جدی است. خانواده ها در این مرحله مسئول هستند آنها باید شناخت خود را قوی کنند و مسائل را بدانند و بدون تعصبات و بدون دخیل کردن غرایز و علاقه های شخصی خود آسیب های واقعی را بشناسند و جوانان خود را با شناخت پیش ببرند. شما نمی توانید جوان خود را محبوس کنید آنها به دلیل مسائل رشد خود ناخودآگاه وارد می شوند باید به آنها شناخت دارد تا در مسیر این آسیب ها قرار نگیرند.
این روانشناس در خصوص وظیفه دولت و مسئولین فرهنگی و اجتماعی درباره کاهش آسیب هایی که متوجه نهاد خانواده می شود گفت: دولت در بحث زیرساخت ها وبستر سازی ها چه از نظر مسائل تسهیلات اقتصادی و روند ها و اجرایی هرچه دقیقتر و سیستماتیک تر عمل کند به افراد امنیت روانی می دهد و افراد در زمینه ارتقای خود دچار نگرانی روانی نیستند. بحث ناامیدی از سرویسگیری ها است و افراد چون می خواهند خود را بالا بکشند در این دام ها گرفتار می شوند. تسهیلاتی که دولت برای ملت خود فراهم می کند بسیار تاثیر گذار است. نکته دیگر بحث آشنایی با جرایم و پیشگیری از جرایم است. این موضوع نیز با بحث های آموزشی و فرهنگی و برنامه های اجرایی دولت بر عهده دولت است و می تواند مردم را آگاه کند. بحث دیگر موضوع رسانه است که می تواند با امکاناتی که در اختیار دارد به شناخت و آگاهی مردم کمک کند. آحاد مردم می توانند از این طریق با فرهنگ و باید ها و نباید ها آشنا شوند.
وی افزود: مساله دیگر جلوگیری است. ابتدا باید شناخت داد و بعد باید روی نباید ها و باید ها محکم بود این موضوع می تواند تاثیر گذار باشد. در بعضی از مسائل می بینیم که مردم بدون آموزش و بدون شرکت در کلاس بخصوصی به تبع وضعیت اجتماعی موجود از یک رفتار مثبت تبعیت می کنند و می دانند چگونه رفتار کنند این به وجود فرهنگی قوی و اجتماعی و سراسری بر می گردد. وقتی این موضوع در جامعه باشد می دانیم که خود به خود به فرهنگ تبدیل شده است و همه آن را انجام می دهند. و نبود چنین وضعیتی یعنی خلا و ما در مسائل زیادی این خلا فرهنگی را داریم. من به عنوان یک شهروند کوچک از این جامعه بزرگ از مردان و زنان و جوانانمان می خواهم هر چقدر که می توانند آگاهی های خود را نسبت به همه چیز از جمله اطلاعات عمومی و آگاهی های عمومی و مسائل مختلف بالا ببرند. آنها باید اطلاعات خود را به مشاوره بگذارند و از افراد خبره استفاده کنند. چیدمان فکری و چیدمان زندگی خود با با سبک و سیاق بهتری پیش می برند. حیف است که چند روز دنیا با بی اطلاعی بگذرد. این خطا است و ضرر دارد.