شفقنا زندگی-مهمترین ملاک انتخاب برای وارد شدن به یک رابطه عاطفی، لزوما دوست داشتن آن فرد نیست؛ بلکه عدم تجربه اضطراب در کنار آن فرد، به اندازه دوست داشتن و عشق حیاتی است.
اگر در رابطه عاطفیتان احساس آرامش و صمیمیت را عمیقا تجربه نمیکنید و میدانید دلیلش نه شما و مسایل درونیتان، بلکه رفتارها و شخصیت طرف مقابل است، به این رابطه به دیده تردید نگاه کنید؛ از آن فاصله بگیرید و ببینید دلیل این اضطرابها چیست!
بهتر است که در این مورد منطقی باشید و با خواندن این پاراگراف سریع نگویید که خب هر رابطهای که قرار نیست کامل و مطلوب باشد! خیلی چیزها به مرور زمان و با شناخت بیشتر حل و فصل میشود و از این حرفها…. چون روانشناسان اصلیترین دلیل ورود به یک رابطه عاطفی را کسب آرامش، احساس امنیت و صمیمیت در رابطه میدانند و چند نکته قابل توجه در این مساله وجود دارد که مهرنوش مهدیزاده، روانشناس و نوروتراپیست در پایگاه خبری سلامانه به آنها اشاره میکند.
ازدواج و روابط عاطفی بخش عظیمی از زندگی شماست
مهمترین ملاک انتخاب برای وارد شدن به یک رابطه عاطفی، لزوما دوست داشتن آن فرد نیست؛ بلکه عدم تجربه اضطراب در کنار آن فرد، به اندازه دوست داشتن و عشق حیاتی است. ممکن است ما کسی را عمیقا دوست داشته باشیم اما وقتی در کنارش هستیم، وجودش آرام جانمان نباشد یا دلتنگش شویم اما از وجودش اضطراب زیادی به ما منتقل شود. مهمترین سوالهایی که جواب به آن میتواند راهنمای افراد برای ادامه یا قطع رابطه باشد، این است:
یا در کنارش از بیان درونیاتم احساس امنیت میکنم؟
آیا از اینکه او از ته دل من با خبر شود، ترسی ندارم؟
آیا نیازها و عواطف من برای او مهم است؟
آیا من با تمام ضعفهایم برایش قابل پذیرش هستم؟
در صورتی که جواب به این سوالات منفی است، این رابطه نیاز به بازبینی دارد. در بسیاری از مواقع علت اضطرابهای شما نشانهای از عدم سلامت طرف مقابل است. برای مثال در کنار انسانهای کمالگرا، بدبین، بیمسئولیت، وسواسی، شهوتران و نمایشی، خودخواه، بیتفاوت، اجتنابگر و… شما احتمالا اضطراب زیادی را حس خواهید کرد و این اضطراب بر اساس اصل بقا، یک هشدار است تا احساس خطر کنید. بارها زنان و مردانی را در جلسات درمان دیدهایم که به دلیل بیتوجهی به اضطرابهایشان وارد زندگی با فردی کاملا بیمار شدهاند و سالها رنجی خودساخته را برای خود خریدهاند.
کسی که وجودش آرامبخش است، در رابطه این آرامش را به شما منتقل خواهد کرد. شما از بودن با او لذت میبرید و در کنارش معذب نخواهید بود اما معمولا وقتی جذب کسی میشویم، چشمانمان بر نشانههای خطر و اضطراب بسته میشود. فکر میکنیم او را خدا برایمان فرستاده و یگانه مرد یا زنی است که میتوانیم دوستش داشته باشیم.
دوست داشتن یک ظرفیت درونی است که اگر در ما این ظرفیت وجود داشته باشد، میتوانیم بارها تجربهاش کنیم. زخمهایی که در یک رابطه عاطفی ممکن است به ما وارد شود، گاهی عمیقتر از آسیبهایی است که در دوران کودکی به ما وارد میشود.
باید این نشانهها را جدی گرفت و نگفت که درست میشود یا درستش میکنم. انسانها اصولا شخصیتشان تغییرات اساسی نمیکند و اگر هم بکند هزینه زیادی به طرف مقابل تحمیل خواهد کرد. ازدواج و روابط عاطفی بخش عظیمی از زندگی است نباید بیگدار به آب زد.