شفقنا زندگی- دکتر محمد رضا ایمانی، روانشناس اجتماعی درباره وضعیت کودکان کار با توجه به اوضاع سخت معیشتی و مساله کرونا می گوید: این نگاه توام با پرخاش و بدبینی کودکان کار در زمان بزرگسالی گریبانگیر جامعه خواهد شد. یعنی بحرانی را می کاریم تا بحرانی بزرگتر را در سال های بعد برداشت کنیم. پس اگر به کودکان کار توجه نشود و روش های درستی را برای رشد و توسعه آن ها نبینیم و در جایگاه درست خود قرار نگیرند و مورد حمایت خانواده و اجتماع قرار نگیرند ما در آینده با مخاطرات گسترده تری روبرو خواهیم بود.
متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا زندگی با دکتر ایمانی را می خوانید:
_ وضعیت اقتصادی نسبت به قبل سخت تر شده و کرونا نیز بر مشکلات اضافه کرده است. با توجه به تعطیلی مدارس احتمالا تعداد بیشتری از بچه ها برای کسب معاش به طرف کار خیابانی روی آورده اند. این وضعیت را چطور می بینید و در این بین چه می شود کرد؟ آیا افزایش کودکان کار در آینده نزدیک قابل پیش بینی است؟
در موضوع کار کودکان به طور زنجیره وار برخی از موضوعات به هم ارتباط پیدا می کنند. یکی از مصادیق بحث فرزند آزاری به این مساله بر می گردد. بچه های بدسرپرست و یا خانواده هایی که از نظر اقتصادی با مشکلات و مسائلی همراه هستند، فرزندانی که تحت پوشش خانواده ای نیستند یا فرزندانی که برای کار کردن اجاره داده می شوند در کنار هم کلونی درست می کنند که بچه های کار است و می بینیم و وضعیت اسفناکی است.
بخشی از بدنه جامعه ما باید در مکانیسم درست و روش مندی توام با ضابطه رشد پیدا کند
اگر ما برای توسعه کشورمان برنامه ریزی می کنیم و می خواهیم از نظر اجتماعی و فرهنگی شرایطی پایدار داشته باشیم باید بدانیم که بخشی از بدنه جامعه ما باید در مکانیسم درست و روش مندی توام با ضابطه رشد پیدا کند و آموزش ببینند و مسئولیت های اجتماعی را بپذیرند.
نگاه توام با پرخاش و بدبینی کودکان کار در زمان بزرگسالی گریبانگیر جامعه خواهد شد
ما بخشی از جامعه خود را تحت عنوان کودکان کار از این فرایند دور می کنیم؛ نه بهداشت و نه تحصیلات دارند و نه توسعه اجتماعی می بینند و نه در فرآیند های اجتماعی در جایگاه خود قرار می گیرند بلکه توام با فقر از تمام ابعاد فقر و آزار و اذیت هایی که توام است با زندگی مواجه می شوند و انگاره بدی در ذهن آنها شکل می گیرد و همواره نسبت به جامعه نگاهی بدبینانه دارند. چون هم مورد توهین قرار می گیرند و هم مورد آزار و اذیت قرار دادند و از نظر جامعه طرد شده هستند، تحت پوشش های اجتماعی قرار نمی گیرند و در شرایط سختی زندگی می کنند. این نگاه توام با پرخاش و بدبینی آنها در زمان بزرگسالی گریبانگیر جامعه خواهد شد. یعنی بحرانی را می کاریم تا بحرانی بزرگتر را در سال های بعد برداشت کنیم. پس اگر به کودکان کار توجه نشود و روش های درستی را برای رشد و توسعه آن ها نبینیم و در جایگاه درست خود قرار نگیرند و مورد حمایت خانواده و اجتماع قرار نگیرند ما در آینده با مخاطرات گسترده تری روبرو خواهیم بود.
خانواده ها به لحاظ معیشتی تحت فشار شدیدی قرار گرفته اند
مساله دیگر این است که خانواده ها به لحاظ معیشتی تحت فشار شدیدی قرار گرفته اند و الان اگر یک نفر در سطوح پایین جامعه برای اداره زندگی خود با مشکلات و چالش های فراوانی روبرو است چون فرصت های برابر اشتغال وجود ندارد. مثل دهه های گذشته نیست که بچه ها در تعمیرگاهی کار کنند و کارهای مختلفی یاد بگیرند تا حداقل درآمدی داشته باشند و درآمدی برای خود کسب کنند. متاسفانه چنین فرصت هایی وجود ندارد و مساله رشد زیادی داشته است و به موضوعات و مسائلی بر می خورید که خوشبختانه یا متاسفانه موضوعات و مسائل مربوط به آن منتشر شد. از جمله اجاره دادن فرزندان برخی از خانواده ها برای کار کردن است افرادی برای کسب منفعت و سود از این بچه ها سو استفاده می کنند و به نوعی می توان گفت واسطه گری می کنند.
تهدید جدی جسمانی در برابر کودکان کار
باید نگاه تامین اجتماعی به طبقات فرودست جامعه باشد
مساله دیگری که بسیار به چشم می آید این است که این کودکان در مراکز پر خطری مثل مترو و کنار خیابان ها در شرایط کرونا و در سرما امرار معاش می کنند بنابراین از نظر سلامت جسمانی هم مورد تهدید جدی هستند و مشکلات و مسائلی برای آن ها ایجاد می شود. متاسفانه آمارهایی وجود ندارد که بتوانم بگویم چه تعداد از این عزیزان و به چه شکلی از بین می روند و آیا وضعیت سلامت آنان می تواند مورد پیگیری قرار بگیرد یا نه و اگر بیمار شوند چون هزینه های درمانی بسیار سنگین است چه کاری می توان برای آنها انجام داد و چه کارهایی انجام می شود. ما در مورد این مسائل اطلاعی نداریم و محل ابهام است. بنابراین مساله ای که وجود دارد این است که وقتی از رفاه و تامین اجتماعی حرف می زنیم باید بستری فراگیر ایجاد کنیم تا تمام بخش های جامعه را تحت پوشش قرار بدهد. ضمن اینکه باید نگاه تامین اجتماعی حتما به طبقات فرودست جامعه باشد و فرایندی را برای آنها دنبال کند تا آنها هم توسعه پیدا کنند و به پایداری مناسبی از نظر اجتماعی و معیشتی برسند و در این پایداری فرزندان آنها هم بتوانند حداقل هایی را در جامعه داشته باشند. هم در وضع تحصیلی و هم در وضع آموزش و هم در بخش سلامت فیزیکی و روانی تا این ها هم بتوانند هم پای بقیه بخش های جامعه رشد و توسعه پیدا کنند و نقشه بهتری ایفا کنند.
_ آیا درمان های کوتاه مدت و مقطعی می تواند رونه امیدی برای کودکان کار باشد؟ مواردی مثل خانه های فرهنگ مختص این کودکان که توسط شهرداری اداره می شد و حداقل هایی را برای این کودکان فراهم آورده بود. آیا می توان این کودکان را شناسایی کرد و خدماتی به آنها ارائه داد؟
طبقات فرودست جامعه باید در نرم استاندارد شده ای زندگی کنند
همه این موارد مقطعی است. وقتی ما می گوییم نظام تامین اجتماعی عادلانه منظور از عادلانه این نیست که هر کسی مالیات بیشتری می دهد از تامین اجتماعی بیشتر برخوردار شود بحث این است که طبقات فرودست جامعه باید در نرم استاندارد شده ای زندگی کنند. تا آنها در قالب استاندارد قرار نگیرند و مورد حمایت نباشند تبعات این است که هزینه های اجتماعی بالا می رود و اغتشاشات و اوباش و دزدی و و نزاع و درگیری و اعتیاد و سو استفاده های جنسی و اذیت و آزار زنان و سرقت و جرم هایی که در آینده پدید می آیند از همین جا بوجود خواهند آمد. از آدم هایی که به لحاظ فکری و ذهنی و اجتماعی مورد حمایت قرار گرفته اند و زندگی سالمی داشتند چنین انتظاری نمی رود. اگر نگاه تامین اجتماعی به طبقات فرودست باشد و آنها را تامین کند ترتیب تمام موارد را می دهد. می گوید که من باید در چه مرکزی چه خانه هایی و با چه استاندارد هایی داشته باشم. نظام های تامین آموزش و پرورش آنها و حمایت های من چه خواهد بود؟ من نسبت به فرزندان ان ها و معاش آنها و درآمد آنها چه باید بکنم؟ در مورد درآمد آنها چه باید بکنم؟ اگر این ها را در نظر بگیریم آن ها از وضعیت نسبی مناسبی برخوردار می شوند و این ناهنجاری ها رخ نمی دهد. چون نتوانسته ایم این مولفه ها را پدید بیاوریم بحران های اجتماعی توسعه پیدا کرده است. همیشه باید این نگاه را داشته باشیم. اگر بخش هایی از جامعه را نادیده بگیریم همان بخش ها بعد ها گریبان جامعه را می گیرند ما در موضوعات زیادی به این نکته بر می خوریم. ما می گوییم نقاط بحران خیز نقاطی که با مشکلات اجتماعی و چالش های چند مولفه ای و چند وجهی روبرو هستند. بیماری های روانی و فکری که پدید می آیند تماما از همین بستر ها بر می خیزند. می توان گفت اگر در حوزه بیمه و سلامت و معیشت آنها و کسب و کارشان پوشش های خوبی داشته باشیم باعث می شود آنها هم بخشی از این جامعه باشند و در مکانیسم درستی قرار می گیرند و مشکلات آنها به تبع بسیار بسیار کمتر خواهد شد.
_ آیا در این مورد قبلا اقداماتی انجام نشده است؟
شواهد می گوید اگر اقداماتی انجام شده حتما بسیار محدود و کم بوده است. ما در شلوغی های آبان سال گذشته با بخشی از بدنه تهران به عنوان شهری متمول و با سواد بالا روبرو نبودم بلکه با حاشیه های تهران روبرو بودیم.
_ این اواخر سرقت هایی گزارش شده که گویی از ثروتمندان دزدی و اخاذی می کنند و این اتفاقات با خشونت رخ می دهد.
در بحث کودکان کار صرفا آنها مورد اذیت و آزار نیستند وجدان اجتماعی و روح جمعی هم مورد اذیت و آزار است
هزینه اش همین است. ما صحبتی از حضرت علی(ع) داریم خیلی از کشور های دنیا این صحبت را پیاده می کنند؛ حضرت می فرمایند: از قله های ثروت بکاهید در چاله های فقر بریزید تا جامعه متوازن شود. وقتی طبقات اجتماعی بالا دستی درآمد زیادی دارند متناسب با همان مالیات می دهند و این مالیات هزینه های زندگی طبقات فرودست را ساپورت می کند. تا طبقه بالادستی بتواند در امنیت و آرامش خانواده و کسب و کار خود را اداره کند. نظام مالیات عادلانه یعنی همین. اگر بخشی از جامعه را مکلف کنید تا مالیات خود را در مکانیسم درستی پرداخت کند با این بحران ها روبرو نمی شوید. وقتی طبقه فرودست حس می کند که نادیده گرفته شده است و چرا آن فرد ماشینی چندصدمیلیونی دارد و من ندارم و فاصله طبقاتی به شدت گسترده می شود ما می گوییم شکاف طبقاتی و حس استضعاف و فقر دارد و بنابراین با خشونت تمام رفتار می کند و فکر می کند گروهی دیگر حق او را پایمال کرده اند. چون این افراد خود خشونت را دریافت کرده اند. در موضوع کودکان کار وقتی یک فرد که خود را مدیر رسانه ای می داند آن رفتار زشت را با دو پسر بچه دارد و وقتی فردی می خواهد گلی را نخرد و این بچه ها را پس می زند و با الفاظ بدی با آنها صحبت می کند. این افراد با رفتار ها و عقده های بدی که از جامعه دریافت کرده اند رشد پیدا می کنند. ما شاید با یک نمونه روبرو بشویم ولی این بچه ها از صبح تا شب با نمونه های فراوانی روبرو هستند و اذیت و آزار متفاوتی را دریافت می کنند. وقتی احساس تحقیر می کنند و اعتماد به نفس آن ها از بین می رود در بزرگسالی که قدرت پیدا می کنند جبران خواهند کرد. آنها انتقام خود را از جامعه می گیرند و ما دوباره با آنها برخورد می کنیم و آن ها احساس تحقیر بیشتری می کنند و خشن تر می شوند. مکانیسم اشکال دارد ما در این چرخه تامین اجتماعی نواقص بسیار زیادی داریم اسمش را نظام آموزش و پرورش یکسان برای همه گذاشته ایم ولی نکرده ایم اسمش را رفاه و تامین اجتماعی گذاشته ایم ولی برای همه این کار را نکرده ایم. خود من در منطقه سیستان وقتی با هزینه های آب و برق کپر نشینان روبرو شدم وحشت کردم. هزینه های بسیار سنگینی برای آب و برق آنها می آید و این احساس محرومیت مضاعف است و آنها را خشن تر می کند آنها هم خشونت خود را در قاچاق نشان می دهند. یا راه را بند می آورند و سرقت می کنند. خروجی رفتار به دلیل اشکال در مکانیسم است تا این مکانیسم رفع نشود و درست نشود و ورودی و خروجی درآمد های دولت مشخص نشود و این نظام عادلانه نشود مشکلات کمتر نخواهد شد مشکلات همه ما تولید ثروت نیست بحث نظام عادلانه تامین اجتماعی است همه ما به میزانی که حق ما است برخوردار نیستیم. بنابارین احساس ناراحتی و گله مندی داریم و عموم جامعه با مخاطره روبرو هستند. در بحث کودکان کار صرفا آنها مورد اذیت و آزار نیستند وجدان اجتماعی و روح جمعی هم مورد اذیت و آزار است. برخی از مردم در جامعه با دیدن چهره فقر و کودکان کار و مشکلات و مسائل و سرقت ها و مصادیق جرم احساس ناراحتی و عدم امنیت می کنند و احساس می کنند به شعور آنها توهین شده است و بدنه جامعه نیز در مقابل این قضیه از این منظر با مشکل و بحران روبرو می شود. ما با نمایان شدن بیشتر فقر احساس پریشانی می کنیم و افکارمان بیشتر به هم می ریزد می شود گفت کلیت جامعه مثل بدنی زخمی است.