شفقنا زندگی-حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام همواره برکار مدیران و کارگزاران نظارت مستقیم داشت.
بر هرمدیری نیروهای اطّلاعاتی می گماشت، تا کارهای آنان را زیر نظر داشته، مسائل را به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام گزارش دهند.
و کار و تلاش مدیران را مرتب برّرسی می کرد، و با واقع نگری، عزل و نصب های حساب شده ای داشت.
تا دید محمدبن ابی بکر در فرمانداری مصر ناتوان است، مالک اشتر را به جای او مأموریت داد.
و نامه ای برای دلجوئی محمد بن ابی بکر نوشت، و پُست دیگری برای او آماده کرد، تا هم مدیران لایق بکار گماشته شوند، و هم مدیران معزول از حکومت، ناخشنود نباشند، و کاری متناسب با ظرفیت ها و لیاقت های خود داشته باشند. [۱] .
امام به محمد بن حنفیه در نامه ۳۴ نوشت:
أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ بَلَغَنِی مَوْجِدَتُکَ مِنْ تَسْرِیحِ الْأَشْتَرِ إِلَی عَمَلِکَ، وَإِنِّی لَمْ أَفْعَلْ ذلِکَ اسْتِبْطاءً لَکَ فِی الْجَهْدِ، وَلَا ازْدِیاداً لَکَ فِی الْجِدِّ؛ وَلَوْ نَزَعْتُ مَا تَحْتَ یدِکَ مِنْ سُلْطَانِکَ، لَوَلَّیتُکَ مَا هُوَ أَیسَرُ عَلَیکَ مَؤُونَهً، وَأَعْجَبُ إِلَیکَ وِلَایهً. إِنَّ الرَّجُلَ الَّذِی کُنْتُ وَلَّیتُهُ أَمْرَ مِصْرَ کَانَ رَجُلاً لَنَا نَاصِحاً، وَعَلَی عَدُوِّنَا شَدِیداً نَاقِماً، فَرَحِمَهُ اللَّهُ! فَلَقَدِ اسْتَکْمَلَ أَیامَهُ، وَلَاقَی حِمَامَهُ، وَنَحْنُ عَنْهُ رَاضُونَ؛ أَوْلَاهُ اللَّهُ رِضْوَانَهُ، وَضَاعَفَ الثَّوَابَ لَهُ. فَأَصْحِرْ لِعَدُوِّکَ، وَامْضِ عَلَی بَصِیرَتِکَ، وَشَمِّرْ لِحَرْبِ مَنْ حَارَبَکَ، وَادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ، وَأَکْثِرِ الْإِسْتِعَانَهَ بِاللَّهِ یکْفِکَ مَا أَهَمَّکَ، وَیعِنْکَ عَلَی مَا ینْزِلُ بِکَ، إِنْ
شَاءَ اللَّهُ.
«پس از یاد خدا و درود، به من خبر داده اند که از فرستادن اشتر به سوی محلّ فرمانداریت، ناراحت شده ای، این کار را انجام ندادم که تو در تلاش خود کُند شدی، یا انتظار کوشش بیشتری از تو دارم، اگر تو را از فرمانداری مصر عزل کردم، فرماندار جایی قرار دادم که اداره آنجا بر تو آسان تر، و حکومت تو در آن سامان خوش تر است همانا مردی را فرماندار مصر قرار دادم، که نسبت به ما خیرخواه، و به دشمنان ما سخت گیر و درهم کوبنده بود، خدا او را رحمت کند، که ایام زندگی خود را کامل، و مرگ خود را ملاقات کرد، در حالی که ما از او خشنود بودیم و خداوند خشنودی خود را نصیب او گرداند، و پاداش او را چند برابر عطا کند. پس برای مقابله با دشمن سپاه را بیرون بیاور، و با آگاهی لازم به سوی دشمن حرکت کن، و با کسی که با تو در جنگ است آماده پیکار باش. مردم را به راه پروردگارت بخوان، و از خدا فراوان یاری خواه که تو را در مشکلات کفایت می کند، و در سختی هایی که بر تو فرود می آید یاریت می دهد. ان شاءاللّه» [۲] .
——————–
پی نوشت ها:
[۲] نامه ۳۴ که اسناد و مدارک آن به شرح زیر می باشد:
۱- کتاب الفتوح (در حوادث سال ۳۷ه): مدائنی (متوفای ۲۲۵ ه)
۲- کتاب الغارات ج۱ ص۲۹۹ و ۲۶۹:ابن هلال ثقفی (متوفای ۲۸۳ ه)
۳- تاریخ طبری ج۴ ص۷۲ (حوادث سنه۳۸(:طبری شافعی (متوفای ۳۱۰ ه)
۴- أنساب الاشراف ج۲ ص۴۰۰: بلاذری (متوفای ۲۷۹ ه)
۵- بحار الانوارج۳۳ ص۵۵۶ و۵۹۳
انتخاب شفقنا از دانشنامه امام علی(ع)