- این شورا را من شورای ناتوانی در آینده میبینم
- دو گروه سیاسی کارگزاران و اصلاح طلبها با هم دعوا دارند و قطعاً سر سهمخواهی با هم یقهگیری میکنند
- اگر شهرداری و شورای شهر میخواهد موفق باشد، اولین قدم این است که به گذشته کاری نداشته باشند
- انتخاب شهردار شدن آقای نجفی یک سناریو بود
- تفکر مترو زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی شکل گرفت یادگاری است از ایشان، آدم نباید از حق بگذرد
- در ایران یک احمدینژاد (شهردار) بود که شد رییسجمهور، دیگر هیچ شهرداری در ایران رئیسجمهور نمیشود
- حق نمایندگان مجلس است که درباره شهرداری زمان آقای قالیباف تحقیق و تفحص کنند
- ما نمیتوانیم برای نمایندگان تعیین تکلیف بکنیم
- عملکرد افراد را به گروههایشان نسبت ندهیم
شفقنا زندگی- دور پنجم شورای شهر تهران کمتر از سه ماه کار خود را آغاز کرده است و در ابتدای راه خود تصمیم دارد فسادهای احتمالی در شهرداری را به حداقل برساند. همچنین مجلس شورای اسلامی نیز که در گذشته طی چند نوبت قصد تحقیق و تفحص از شهرداری تهران را داشت این بار نیز در تلاش است تا استارت این کار را بار دیگر بزند. بسیاری براین باور هستند نباید به این موضوع ورود کرد و باید اعضا و شهردار جدید کارخود را پیش بگیرند و چندان توجهی به اقداماتی که مدیران گذشته انجام دادهاند، نداشته باشند. از جمله امیررضا واعظیآشتیانی، اصولگرا و عضو شورای دوم شهر تهران که برخلاف برخی رقبایش براین باور است که اگر شهرداری و شورای شهر میخواهد موفق باشد، اولین قدم این است که به گذشته کاری نداشته باشند. هر چند در ادامه تحقیق و تفحص از عملکرد دوره آقای قالیباف را حق نمایندگان مجلس می داند و البته می گوید در صورت اثبات تخلفات مربوط به زمان آقای قالیباف نباید عملکرد ایشان را به جریان اصولگرایی تعمیم داد. آشتیانی که گویی این دوره از شورای شهر تهران را نیز تخصصی نمی داند معتقد است: اعضای این دوره جدید تخصصی نیستند و این لیست کاملا جناحی بسته شده است و تخصص را اولویت آخر قرار دادهاند.
در ادامه متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا زندگی با امیررضا واعظیآشتیانی، فعال اصولگرا و عضو شورای شهر تهران در دور دوم در پی می آید:
*بعنوان اولین سوال، برخی بر این باور هستند، این دوره از شورای شهر تخصصیتر و با برنامه رویکار آمدهاند و برخی نظری مخالف دارند، ارزیابی شما چیست؟
من این تصور را ندارم که این دوره از شورای شهر تخصصیتر و با برنامه رویکار آمدهاند. من صادقانه میگویم فارغ از تعلقات جناحی و فکری، این شورا را من شورای ناتوانی در آینده میبینم همچنین میتوانم بگویم متخصص نیز نیستند البته باید دید که این افراد تخصص را در چه میبینند. تخصصی که سابقهی مدیریت اجرایی نداشته باشد، نمیشود به آن گفت متخصص. به نظرمن، کسی را میگوییم متخصص که کار کارشناسی زماندار انجام داده باشد، کار موفق انجام داده باشد.
اگر به تخصص و سابقهی مدیریت باشد شورای دوم موفقترین شورا تا به امروز بوده است، ۱۵ نفر عضو شورا بودند در رشتههای که مرتبط با شهر بود از جمله، عمران، سازه و معماری، حقوق، مدیریت حتی ترافیک و… این افراد مختصص بودند و سابقهمدیریتی وکارشناسی داشتند.
باور من بر این است، نباید این قیاس را کرد که شورای الان نسبت به شورای قبل متخصصتر است باید منتظر ماند و دید که عملکردها چه خواهد بود . با شعار دادن که شما نمیتوانید برای خودتان عملکرد درو کنید. شما ابتدائاً باید از تفکر کارشناسی به عنوان یک بذر استفاده کنید بعد حاصل آن را درو کنید که حاصل آن تصمیماتی در جهت منافع شهر باشد. من کاری به عملکرد دو شورای قبل و قبلش ندارم، من دارم بحث امروز را میکنم. شورای امروز به اعتقاد من، یک چیزی شبیه شورای اول است، دو گروه سیاسی کارگزاران و اصلاح طلبها با هم دعوا دارند و قطعاً سر سهمخواهی با هم یقهگیری میکنند و شما این اطمینان را داشته باشید که این اتفاق خواهد افتاد. چون هنوز ابتدای راه هستند و همیشه در ابتدای راه همه به هم گل تحویل میدهند. مهم این است که در امتداد مسیر چه اتفاقات و چه مسائلی رخ خواهد داد. ضمن اینکه اگر این شورا میخواهد موفق باشد اولین کاری که باید بکند این است که به عملکرد شورای قبل توجه کند. توجه از این جهت که نقاط ضعف آن را تبدیل به قوت و نقاط قوت آن را قوام بدهند.
دولت یازدهم وقتی رویکار آمد ناکارآمدیاش را مدام به دو دولت دهم و نهم نسبت میداد، چه حاصل شد؟ من اینها را دارم صادقانه میگویم. ضمن این که آرزو میکنم دولت دوازدهم دولت موفقی باشد. موفقیت دولت، موفقیت نظام است. اما اگر بنا هست شهرداری، شهرداریِ موفقی باشد موفقیتهای موجود را قوام بدهد و نقاط ضعف را تعمیر کند. نباید ناتوانی خودمان را در اجرا به گردن دیگران بیاندازیم. دوران این موضوعات تمام شده است. اگر شهرداری و شورای شهر میخواهد موفق باشد، اولین قدم این است که به گذشته کاری نداشته باشند.
در شورای دوم که انتخاب شدم، اسفند همان سال رفتیم دیدار مقام معظم رهبری، ایشان یک رهنمودی دادند که هنوزبه یادمان هست. ایشان فرمودند: « اگر میخواهید موفق باشید به گذشته برنگردید. نکتهی مهمتر اینکه به شاخ و برگها هم نپردازید و بروید مسائل را ریشهای حل کنید.» حال این توصیه را من به شورای پنجم میکنم. از جانب خودم به عنوان کسی که این حرف را از مقام معظم رهبری شنیده است. یعنی منظور ایشان، مضمون به این مطلب بود که به عملکرد شورای اول نگاه نکنید و شما کار خودتان را بکنید و نگاه به شهرداری نکنید. شهرداری جدید کار جدید را انجام بدهد. الان هم شهرداری جدید به جای این که بیاید به یک سری مسائل و مباحث از جمله اینکه «آقایی پیش فروش تراکم کردند و… » بپردازد برود کار خود را انجام بدهد. برای من که عضوی از شورای شهر بودم خنده دار است؛ تراکم پیش فروش کردن به چه معنی است؟ این را برای چه منظوری طرح میکنند؟ یعنی تراکم را پیش فروش میکنند؟ مگر همچین چیزی میشود؟
*پس شما بر این باور هستید که این دوره شورا اعضا تخصص چندانی ندارند؟
نمی گویم این دوره مطلق تخصص ندارد اما نسبت به دورههای دیگر نمیتوانیم بگوییم متخصصتر است. شاید یک لیستی براساس تخصص بسته شود، اما این لیست دلالت بر این ندارد که مردم حتماً به آن رای بدهند. حالا لیستی که بسته شد برای شورای شهر وقتی شما نگاه میکنید تخصصهایی نیست که حتی پنجاه درصد نیاز شهر باشد که این هم نشانهی ضعف است.
یک زمانی است که لیست تخصصی بسته میشود، همچنین یک زمان دیگری نیز هست که لیست جناحی و باندی و گروهی بسته میشود که در آن شایستهسالاری و تخصص نیست. به نظر من، در این لیست یک بخشی از مردم علاقمند نبودند که یک عده دیگر همچنان در شورای شهر باشند، میخواستند چهرههای دیگری کار را در دست بگیرند. به نظر من، طرح چهرههای جدید یعنی نوسازی نیروهای جدید در عرصه یا اجرایی لازمهی کشور است. اگر ما برویم به سمتی که نوسازی نسل مدیریتی کنیم که لازمهی جامعه نیز میباشد، یعنی مدیریت شهری جدیدی را ایجاد کنیم. ما نباید دیگر به سمتی برویم کسی که بیکار است بیاید کاندیدا شود و ما بدون هیچ گونه تحقیقی به آن شخص رای بدهیم.
*اقداماتی که تا کنون شهردار جدید تهران داشته است را چگونه می بینید؟ با توجه به اینکه ایشان برنامه ای هم برای شهرداری داشتند
واقعاً متاثر میشوم که میشنوم، مثلاً یک فردی میخواهد وزیر بشود میگویند برنامه بدهید، مجلس از وزیر برنامه میخواهد. معنا و مفهوم این چیست؟ یعنی؛ مملکت برنامه ندارد آقای وزیر میخواهد بیاید گل بکارد. ما اگر چشمانداز بیست ساله داریم، اگر برنامهی ۵ ساله داریم، باید به وزیر پیشنهادی بگوییم که راهکار محقق کردن و رسیدن به این برنامهها را ارائه بدهد برای همین هست که مملکت ما سلیقهای رفتار و برخورد می کند. جالب است میگویند شهردار برنامه داده است. شهردار چه برنامهای داده است؟ اصلاً ما در چشم انداز شهرهایمان را چه دیدیم؟ ما در برنامهی ۵ ساله در ارتباط با مترو چه دیدهایم؟ ترافیک چه دیدهایم؟ شهرسازی چه دیدهایم؟ این بازی کردن با افکار عمومی است.
معلوم است که اولویتهای شهر چه باید باشد. چون سلیقهای اعمال مدیریت میشود، ما نمیدانیم که تراکم فروشی اولویت است؟ معضل ترافیک اولویت است؟ آلودگی هوا اولویت است؟ ساخت مترو اولویت است؟ سلامتی روان و شادابی مردم شهر اولویت است؟ کدام اولویت است؟ میخواهید از کجا شروع کنید؟ و این شروع شدن در کجای برنامههای کشور وجود دارد؟ این مهم است. مگر میشود شهردار بیاید به نمایندهی شورای شهر برنامه بدهد اما مردم ندانند. خب اگر شما از مردم رای گرفتید برنامههایتان را روی سایت بگذارید و چه التزامی دارد که آن برنامهای که او داده است درست است؟ چه التزامی وجود دارد که این اعضای فعلی شورای شهر که بنده ۵۰ درصد آنها را به زور متخصص میدانم تشخیص دادند که برنامه ایشان درست است؟ ضمن اینکه اعتقاد من بر این است که انتخاب شهردار آقای نجفی اصلاً یک سناریو بود برای فیلم اجرا کردن!
*رییس شورای شهر تهران بر این باور است که برخی از خطوط مترو غیر اصولی است نظر شما در این مورد چیست؟ چه اندازه با این دیدگاه آقای محسن هاشمی موافقید؟
تفکر مترو زمان مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی شکل گرفت. خیلیها مقاومت میکردند که تهران به دلیل زلزله خیز بودن و به دلیل چاههای فاضلاب قابلیت مترو را ندارد، اما ایشان مقاومت کردند. کار را پیگیری کردند و یادگاری است از ایشان، آدم نباید از حق بگذرد. اینکه رییس شورای شهر چنین اظهارنظری میکند قطعاً میتواند چالش برانگیز و قابل بحث باشد. این که چون رئیس شورای شهر این نگاه را دارد پس این نگاه باید نافذ باشد این غیرمنطقی میتواند باشد. به هر جهت، در شورا، در مجلس شورای اسلامی تضارب فکر و تضارب حرفهای کارشناسی اجتناب ناپذیر است. آقای محسن هاشمی اگر چنین نگاهی را دارد و اگر بنا هست تصمیمی راجع به متروی تهران گرفته شود باید برود در کمیسیون مربوطه و در صحن شورا مطرح بشود.
*ارزیابیتان از حضور آقای نجفی در جلسات دولت چیست؟ به نظر شما این امر کمکی به روابط بین دولت و شهرداری می کند؟
امیدارم همچنین نگاهی ادامه پیدا کند ولی دولت فکر میکند که شهرداری رقیب اوست، فکر میکند که اگر شهرداری موفق بشود این شهردار است که محبوب خواهد شد و این شهردار است که فردا میخواهد رئیس جمهور شود. ما بپذیریم که در اروپا یک کسی مثل ژآک شیراک بود که نخستوزیر و رییس جمهور و همچنین شهردار بود و در ایران هم یک احمدینژاد بود که شد رییسجمهور، دیگر هیچ شهرداری در ایران رئیسجمهور نمیشود. اتفاقات همیشه یک بار رخ میدهد. اما متاسفانه این نگاه بیشتر از سوی دولت تسری دارد. یعنی این نگاه نیست که اگر شهرداری موفق باشد رفاه مردم در شهر بالا میرود. سلامتی و آسایش مردم افزایش پیدا میکند. از سوی دیگر شهرداری باید دولت را تکیه گاه خود احساس کند. محل اتکاء و این تعامل دو سویه میتواند در پیشبرد اهداف دولت و شهر نقش بسزایی بازی کند.
*دیدگاه شما به عنوان یک اصولگرا درباره تحقیق و تفحص شهرداری زمان آقای قالیباف چیست؟ با توجه به اینکه ایشان دیگر شهردار تهران نیست این کار را پسندیده و به حق می دانید؟
دلیل نمیشد. این حق نمایندگان مجلس است که تحقیق و تفحص کنند. مجلس هر زمانی میتواند تصمیم بگیرد. مجلس به این نتیجه در این مقطع رسیده است که تحقیق و تفحص کند. این حق مجلس است. حالا این مجلس روی خیرخواهی دارد تحقیق و تفحص میکند یا نمیکند یک بحث جدایی است، اما دارد از حقوق خود استفاده میکند. حالا چقدر به واقعیت برسد چقدر نرسد بحثی جدا است. اینکه شهردار سابق در مجمع تشخیص مصلحت نظام هست یا نیست یک بحث جدا است، پس ما این حقوق مجلس را باید محترم بشمریم، حتی اگر با فرض نگاه بنده از روی منافع مردم نباشد، مثلاً غرض سیاسی باشد که امیدوارم این نباشد. باز هم قابل احترام است. چون مجلس است و مجلس هم عصارهی ملت است. ما نمیتوانیم تعیین تکلیف بکنیم که چرا الان داری این کار را میکنید قبلاً نکردید.
*آقای قالیباف یکی از مهره های اصولگرایان بشمار می آید. اگر از طریق تحقیق و تفحص شهرداری متهم به تخلفاتی شود آیا برای اصولگرایان نیز گران تمام نمیشود؟
باور من بر این هست که عملکرد افراد را به گروههایشان نسبت ندهیم. مثل این میماند که بگوید یک پزشک یک مهندس یک کارگر و.. کارش خوب نیست پس این را تعمیم بدهیم به آن صنف. این غیرمنصفانه است. ما میتوانیم در بین روحانیت آدم ناکارآمد داشته باشیم، در بین پزشکان ناکارآمد داشته باشیم، در بین مهندسان و اقشار و صنوف مختلف افراد ناکارآمد داشته باشیم، دلیل ندارد آن صنف را متهم کنیم که ناکارآمد است. افراد را اگر به لحاظ شخصیت حقیقی بپردازیم خیلی بهتر از این هست که بخواهیم به شخصیت حقوقی ایشان بپردازیم. اگر شخصیت حقوقی دارد و در جایگاهی مسئولیت دارد که در آن سازمان و در آن تشکل مشکلاتی دارد آن دیگر بحثی جدا است. اما وقتی طرف شخصیت حقیقی پیدا کرده است و منصب اجرایی ندارد این باز تعریف خودش را دارد.