شفقنا زندگی- برای گفتن و نوشتن از دانشجو و نشستن پای درد دل های آنها یک روز که نه بلکه یک ماه هم کافی نیست، باید دانشجو باشی تا درک کنی وقتی دانشجویی از هزینه های زندگی می گوید چه معنی دارد، باید دانشجو بود تا سختی های زندگی خوابگاهی را لمس کرد، باید دانشجو باشی تا بدانی ابهام در دوران بعد از فارغ التحصیلی تا چه اندازه زجرآور است، باید دانشجو باشی تا بدانی وقتی در میان هر جمله ای که از دغدغه های زندگی می گویی نفس عمیق می کشی چه دردی دارد، خلاصه باید دانشجو باشی تا مسایل دانشجویان را درک کنی.
به گزارش خبرنگار شفقنا زندگی، ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ حدود چهار ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد بود که جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رییس جمهور وقت آمریکا و همچنین از سرگیری روابط بین ایران و بریتانیا تظاهرات اعتراضی در داخل دانشگاه برگزار کردند در نهایت با ورود گارد مسلح رژیم در دانشگاه و به شهادت رساندن سه تن از دانشجویان کلاس درس دانشکده فنی صدای آزادی خواه و مقابله با استکبار دانشجویان در گلو باقی ماند، بعد از این حادثه تا به امروز این روز به عنوان روز دانشجو یا روز مقاومت تاریخی دانشجویان در تقویم رسمی کشور ثبت شد و هر ساله دانشجویان دانشگاه تهران به همراه دانشگاه های سراسر کشور با برگزاری برنامه های مختلف مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، صنفی و دانشجویی خود را مطالبه گیری می کنند. در این میان برگزاری سخنرانی ها، مناظره و نشست های سیاسی یکی از اصلی ترین برنامه های روز دانشجو در دانشگاه ها است و با وجود تمام برنامه ها و تکاپوی مسئولان دانشگاهها برای گرامیداشت این روز، با اندکی دقت به خوبی می توان دید که جای رسیدگی به مطالبات دانشجویان جز در موارد معدود خالی است.
با توجه به اینکه روز دانشجو به نوعی با دانشگاه تهران و بخصوص دانشکده فنی این دانشگاه گره خورده است به همین مناسبت خبرنگار شفقنا زندگی به حضور در بین دانشجویان این دانشگاه دغدغه ها و خواسته های آنها را جویا شده است.
آینده مبهم دانشجویان بعد از فارغ التحصیلی
مهدی سبزی، دانشجوی رشته مهندسی شیمی دانشکده فنی دانشگاه تهران ابهام دوران بعد از فارغ التحصیلی را مهم ترین نگرانی دانشجویان عنوان کرد و افزود: از کدام دغدغه هایم بگویم که همه زندگی دانشجویی سراسر دغدغه است، وقتی به دوران فارغ التحصیلی و بیکاری بعد از آن فکر می کنم از اینکه عمرم را در راه تحصیل گذرانده ام پشیمان می شوم.
وی در ادامه تصریح کرد: وقتی وارد دانشگاه شدم گمان می کردم مشکل اساسی فقط کمبود پول باشد اما اکنون آن چه که بیشتر از همه ذهنم را به خود مشغول کرده این است که اگر بعد از این چند سال دوری از خانواده و تحمل سختی ها در شهری غریب و با این وضعیت اقتصادی اگر شغل مناسبی پیدا نکنم ، چه کنم؟
این دانشجوی ترم پنجم دانشگاه تهران گفت: متاسفانه امیدی که نشان بدهد دانشجویان آیندهای بعد از فارغ التحصیلی دارند، وجود ندارد و دانشجویان و یا حداقل دوستان من هیچ اعتمادی به آزمون های استخدامی دولت برای جذب نیرو ندارد و آن را تنها نمایش مسئولان برای استخدام نیروهای از قبل تعیین شده می دانند. البته نباید از درآمدهای ناشی از ثبت نام این نوع آزمون ها نیز غافل شد.
“مهاجرت” برنامه دانشجویان برای دوران بعد از فارغ التحصیلی
این دانشجوی رشته مهندسی شیمی با تاکید بر اینکه بیش از ۵۰ درصد هم کلاسیهای من به مهاجرت بعد از فارغ التحصیلی می اندیشند، گفت: در شرایطی که اکثر دانشجویان دانشگاه به جای تمرکز بر مسائل آموزشی و پژوهشی به فکر شغل و نگران آینده خود هستند چگونه میشود انتظار داشت که آنها بعد از فارغ التحصیلی در کشور بمانند و این نگرانی و ابهام در آینده شغلی موجب شده است دانشجویان دوران دانشجویی را با نگرانی و افسردگی طی کنند..
وی در ادامه تصریح کرد: متاسفانه مشکلات و دغدغههای اساسی در زندگی موجب شده است که جایی برای مطالبهگری اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای دانشجویان باقی نماند و در حال حاضر دانشجویان نگران آینده شغلی خود هستند.
فعالیت های نافرجام فرهنگی در دانشگاه ها
در ادامه محسن کلامی یکی از دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با انتقاد از عدم گسترش فعالیت های فرهنگی در دانشگاهها، گفت: وقتی دوران دانشجویی شروع میشود، کانونهایی که فعالیتهای فوق برنامه را سامان میدهند، سعی عجیبی در جذب دانشجویان دارند. هنوز درس و کلاس گرم نشده، دانشجوها سریع به عضویت این انجمن ها و کانونهای دانشگاهی در می آیند. یک پایشان کلاس است و یک پایشان انجمن. از جان و دل فعالیت می کنند و با این انجمن ها ارتباط عمیقی برقرار می کنند. به فکر تهیه نشریات دانشجویی می افتند و حتی برای مشارکت سایر دانشجویان هم تلاش های زیادی از خودشان نشان می دهند.
وی ادامه داد: نکتهی دردناکی که در این میان وجود دارد، این است که شاید دانشگاهها، روی کاغذ، به فعالیتهای فرهنگی دانشجویان اهمیت بدهند،اما وقتی پای عمل برسد، از انداختن هیچ سنگی پیش پای دانشجوها دریغ نمیکنند. یک دانشجو ممکن است در سختترین شرایط، با زدن از درس و کار و زندگی، بکوشد تا یک کانون دانشجویی پا بگیرد و «خروجی» داشته باشد. اما تمام این تلاشها با یک تصمیم شبانه فلان مدیر دانشگاه به باد میروند.
این دانشجوی دانشگاه تهران تاکید کرد: ذوق ها کور می شود و اگر هم فعالیت ها با اجازه مسئولان دانشگاه ادامه یابد به آن شکلی پیگیری می شود که مسئولان می گویند نه در قالبی که دانشجویان تمایل دارند. هر چند معمولا دانشجویان ترم بالاتر همیشه سعی در ارتقای سطح فرهنگی سایر دانشجویان دارند که البته می تواند تاثیرات مهم فرهنگی هم بر دانشگاه داشته باشد.
به گفته وی، یک دانشجو باید دغدغه اصلی و مهم خود را در کسب دانش و مهارت (در هر رشته تحصیلی) و در کنار آن بهره گیری از سایر استعدادهایش قرار دهد . هر انسانی برای کامل شدن نیاز دارد که به نیازهای چند بعدی وجود خویش پاسخ گوید . قطعا ارضا کردن میل علم طلبی و دانش اندوزی به تنهایی نمی تواند انسان را در مسیر درست ترقی و کمال قرار دهد . پرورش ایمان، تعهد به مردم و جامعه ای که از امکاناتش بهره برده است، شعور سیاسی و فهم روابط اجتماعی همگی باید از اولویت ها و دغدغه های یک دانشجوی مسلمان و آزاد اندیش باشد .
خط و مشی هایی که به حاشیه رفتند
این دانشجوی ترم سوم کارشناسی ارشد دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: متاسفانه برخی عوامل اقتصادی و فرهنگی موجب شده است تا حدی این اصول جدی و خط مشی های اساسی برای یک دانشجو کم رنگ شود و تا حدی جای خود را به مسائل دیگر بدهد . قطعا دغدغه های شغلی و نیازهای اقتصادی برای اکثریت دانشجویان ما که دانشگاه را به چشم محلی نگاه می کنند که باید بعد از آن وارد بازار کار شوند از مهم ترین دغدغه های نسل امروز دانشجویان است.
“آرامش” حلقه مفقود بین دانشجویان
در ادامه حسین عبداللهی دانشجوی ترم هفتم مهندسی مکانیک دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه دانشجویان امروز نیاز به آرامش دارند گفت: آنچه امروزه مهم ترین دغدغه دانشجویی به شمار می رود و می توان آن را در جامعه کنونی جدی ترین تلقی نمود، آرامش است . امروز دانشجو اگر می خواهد ازدواج کند، می خواهد به آرامش برسد . اگر دنبال اعتیاد و مواردی از این قبیل می رود، آرامش می خواهد . اگر امروز دانشجو افسرده می شود، چون به آرامش درونی نرسیده است و آن چه را که می خواهد، نیافته است . اگر امروز دانشجو نقد می کند و نقد می شود، چون آرامش را می خواهد و یا برایش می خواهند .
وی ادامه داد: همانطور که یک بیمار باید بجز بیماری دغدغه ای نداشته باشد یک دانشجو نیز باید در دوران تحصیل خود بجز مباحث آموزشی و علمی به مسایل دیگر فکر نکند این در حالی است که بسیاری از دانشجویان به محض ورود به دانشگاه به دنبال شغل برای تامین مخارج زندگی دوران تحصیل خود هستند.
این دانشجوی مکانیک گفت: دغدغه همه مردم، به خصوص دانشجویان مسئله بیکاری است و این باعث می شود که یک دانشجو بیشتر از آن که به تحصیل بپردازد، به مشکلاتی که بر سر راه خود می بیند، بیاندیشد و هر مشکل دیگری برای دانشجو با توجه به شرایط زمانی و خصوصیات خود دانشجو حاد می باشد و این مشکل باعث شده است که به هر کس که می رسی و از او علت ادامه تحصیل ندادن را می پرسی، با کمال افسردگی می گوید: آنهایی که رفته اند، چه کار کرده اند.
“سنوات” قانونی که ورود محرومان به دانشگاه را محدود می کند
عبدالهی همچنین از پولی شدن دانشگاهها و قانون سنوات انتقاد کرد و گفت: متاسفانه ما با دانشگاهی مواجه هستیم که روز به روز سیاستهای خصوصی سازی دانشگاه و پولی شدن آن را پیش میبرد و این موضوع موجب شده فقط گروه و طبقه خاصی امکان ورود به دانشگاهها را داشته باشند و طبقات محروم از آموزش رایگان بی نصیب بمانند.
وی در ادامه تصریح کرد: سیاست پولی یا خصوصی شدن دانشگاهها به اندازهای پیش رفته که حتی دانشجویان برای استفاده از آزمایشگاهها و کارگاهها هزینه پرداخت می کنند، سلف دانشجویان نیز به بخش خصوصی واگذار شده و دانشجویانی می توانند از غذای با کیفیت بالا استفاده کنند که وضعیت اقتصادی مطلوب تری دارند.
هزینه هایی که کمر دانشجو را می شکند
در ادامه رویا عزیزی دانشجوی ترم چهارم دانشگاه تهران از افزایش هزینه ها در دانشگاه انتقاد کرد و گفت: هرساله قیمت غذای دانشجویی متناسب با تورم افزایش می یابد این درحالی است که دانشجویان دارای حقوق نیستند که میزان آن براساس تورم رشد داشته باشد.
وی افزود: خصوصی سازی خدمات دانشجویی موجب شده تا قیمت این نوع خدمات مانند تغذیه هرساله افزایش یابد اما کیفیت متناسب با افزایش هزینه ها تغییر نمی کند.
این دانشجو خاطرنشان کرد: طی سال های اخیر شاهد افزایش سلف های آزاد در دانشگاه ها هستیم که این روند موج نگرانی تعطیل شدن سلف های دانشجویی را در میان دانشجویان ایجاد کرده است.
وی گفت: افزایش هزینه ها موجب می شود دانشجویان به دنبال شغل باشند که این امر بر سطح آموزشی و پژوهشی دانشجویان لطمه وارد می کند و مشکل سنوات و پرداخت شهریه برای آنها ایجاد خواهد کرد.
ریشه خشک علم طلبی در دانشگاه ها
این دانشجو تاکید کرد: بزرگ ترین دغدغه و مشکل دانشجویان، کشته شدن روحیه علم طلبی و تلاش برای تفکر و نوآوری است . عامل خشکاندن این روحیه که عامل محرک اصلی جهت رشد و پرورش علم در جامعه ای علمی به نام دانشگاه است، به نظر من عواملی چون نداشتن امکانات ابتدایی پژوهش است تا چه برسد به امکانات پیشرفته! هدف تنها پاس کردن درس ها و ایجاد جو سیاسی به جای جو علمی در دانشگاه است .
به گفته وی، حال نظر من این است که کسانی که عهده دار این مسائل هستند، به جای افزودن تعداد دانشجو، به کیفیت شرایط تحصیل، شرایط، وسایل و در نهایت شرایط اشتغال به کار پس از پایان تحصیل بپردازند.
این دانشجو در پایان با بیان اینکه دشوار بودن زندگی خوابگاهی مشکلات دانشجویان را دو چندان می کند خاطر نشان کرد: خوابگاهی بودن هم مشکلات خاص خودش را دارد. اوائل که به دانشگاه رفتن فکر می کنیم فقط نگران کیفیت دانشگاه هستیم. اکثر ما دانشجویان شهرستانی که تمایل داریم در شهری دیگر تحصیل کنیم با خودمان می گوییم که حالا خوابگاه یا مکان زندگی را یک کاری می کنیم اما تحصیل مهمتر است. در حالیکه بعد از سفر به شهر غریب تازه می فهمیم که محل زندگی از تحصیل مهمتر است چون باید کمترین دغدغه را در خانه یا خوابگاه داشته باشیم در حالیکه اینطور نیست. اتفاقا زندگی در شهری دیگر به خصوص تهران به شدت سخت است.
به گزارش شفقنا زندگی، همانطور که ذکر شد دانشجویان با انواع مشکلات ریز و درشت رفاهی، صنفی و آموزشی مواجه هستند بهتر است به مناسبت روزهای بزرگی همچون روز دانشجو، مسئولان با دیدی بازتر در کنار یادآوری تمام خاطره ها و اهداف کشور کمی هم به فکر رفع مشکلات و مطالبان دانشجویان باشند و برای آنها هم برنامه ای بلند مدت بچینند چرا که دانشجویان کشور به چیزهایی فراتر از یک سخنرانی یا یک اکران فیلم و تریبونهای معمولی احتیاج دارند و اگر امروز که روز آنها است حل نشود مطمئنا بعدا فرصت بزرگی برایشان نخواهد بود.
انتهای پیام